• امروز : شنبه, ۶ مرداد , ۱۴۰۳
احوال و روحیه ی بچه های واحد مهندسی

وقتی حاج عبدالله نوریان پایش را در گردان مهندسی گذاشت

  • کد خبر : 4119
وقتی حاج عبدالله نوریان پایش را در گردان مهندسی گذاشت

بسم الله الرحمن الرحیم حسین خانی هستم ، جمعی گردان مهندسی لشگر 10 سیدالشهداء علیه السلام . اولین دیداری که با حاج عبدالله نوریان داشتم مربوط به گردان مهندسی بود . من از مدت ها قبل اطلاع داشتم که ایشان فرمانده گردان تخریب هستند منتهی توفیق زیارت ایشان را نداشتم تا زمانی که ایشان بالاخره […]

بسم الله الرحمن الرحیم
حسین خانی هستم ، جمعی گردان مهندسی لشگر 10 سیدالشهداء علیه السلام . اولین دیداری که با حاج عبدالله نوریان داشتم مربوط به گردان مهندسی بود . من از مدت ها قبل اطلاع داشتم که ایشان فرمانده گردان تخریب هستند منتهی توفیق زیارت ایشان را نداشتم تا زمانی که ایشان بالاخره فرمانده ما هم شدند . حاجی واقعا یک مرد خدایی بود و من افرادی شبیه به ایشان را خیلی کم دیدم . حتی در منطقه هم خیلی کم دیدم . حاج عبدالله نوریان عارف عجیبی بود . خاطرم هست که همیشه لبخند به لب داشت .
وقتی از شهید نوریان در بین بچه های واحد مهندسی صحبت میکنیم ، این نکته را باید مورد توجه قرار دهید که احوال و روحیه ی بچه های واحد مهندسی با بچه های گردان تخریب و یا با روحیه ی بچه های عملیاتی خیلی فرق داشت . بچه های واحد مهندسی بیشتر کارهای سنگین انجام میدادند و به قول قدیمی ها راننده ی بیابان بودند . وقتی حاجی پایش را در گردان ما گذاشت ، با همان روحیات ، اخلاقیات و گفتارش کاری کرد که بچه های ما که راه و روششان ، متفاوت بود هم به راه آمدند . حاج عبدالله خیلی عجیب به نماز اول وقت و مخصوصاً به نماز صبح خیلی تاکید میکرد اما بچه ها گاهی اوقات شیطنت هایی می کردند . با این حال حاجی با رفتار و گفتارش کاری کرد که بچه ها با خواست دل خودشان به نماز اول وقت می آمدند . زمانی که عملیات والفجر هشت شروع شد ، یکی از برادران در گردان حضرت علی اکبر علیه السلام بود و من صبح برای دیدن ایشان رفته بودم . نزدیک عملیات بود . وقتی برگشتیم گفتند حاجی آمد و چند نفر داوطلب را که برای خط میخواست با خودش برد . موشک هایی را که یک متر و نیم طول داشت ، سنگین و بد بار بود و قابلیت اضافه شدن به پشت سر هم را داشتند هم با خود برد . پنج نفر برای همراهی حاج عبدالله داوطلب شده بودند که یکی از آن ها همکار مابود به نام حسین آقا که بچه ورامین بود و خیلی آدم مشتی و باحالی بود . حسین آقا چهار شونه و قرص و محکم و قوی بود . البته من آنجا نبودم و از دوستانم شنیدم .
موشک ها سنگین و بد بار بودند و از طرفی هم عراق دائما آتش سنگین می ریخت . بچه ها نتواسته بودند موشک ها را به خط برسانند و از حاجی کسب تکلیف کرده بودند . حاجی گفته بود این موشک ها حتماً باید به خط برسد . بچه ها محاصره شده بودند و طوری شده بود که تنها راه نجات این بود که با استفاده از این موشک ها باید آب سمت عراق می افتاد تا بچه ها نجات پیدا کنند . تنها کسی که توانست این موشک را به خط برساند و باعث شد آب به سمت عراق برگردد ، همین حسین آقا بود . به خواست خدا همان یک موشک هم جواب داد و بچه ها نجات پیدا کردند . آن طور که من شنیدم هنوز از خاکریز پنجاه قدم هم دور نشده بودند که یک خمپاره کنارش منفجر می شود . حاج حسین آقا همان جا از ناحیه گردن به پایین قطع نخاع میشود و از زمان والفجر هشت تا کنون روی تخت بیمارستان است .

یک بار سفارش سید مجتبی را به برادرش کردم

خاطراتی که از شهید حاج عبدالله نوریان دارم ، بیشتر مربوط به روحیه زاهدانه و عباداتی است که در طول روز داشت . حاج عبدالله قلب مهربانی داشت و در عین حال مثل شیر می جنگید . از نظر جثه و ظاهر ، آدم ریز جثه ای بود . من وقتی ایشان را به یاد می آورم یاد یک نفر دیگر در پادگان امام حسین علیه السلام می افتم که مسئول تاکتیک پادگان بودند . قبل از انقلاب از بچه های گارد شاه بودند . رنجر بودند و در آمریکا و اسرائیل دوره دیده بودند ، خیلی ریز جثه اما فوق العاده قوی بودند . اسمشان میثم شکوری بود که بعد ها به شهادت رسید . وقتی من شهید حاج عبدالله را میدیم دیدم ، در نظرم خیلی شبیه به شهید شکوری بود . حاج عبدالله در وقت عملیات فوق العاده قوی بود ، عجیب نترس بود و اصلا ترس را نمی شناخت ولی در عین حال یک انسان عابد و زاهد بود . حاج عبدالله هر دو نقش را در آن واحد ایفا می کرد .

لینک کوتاه : https://khaledin.com/?p=4119
  • نویسنده : حاج حسین خانی
  • منبع : خالدین

خاطرات مشابه

20تیر
ماموریت دونفره با شهید حاج عبدالله نوریان
شیوه ی فرماندهی فرمانده گردان تخریب اینگونه بود

ماموریت دونفره با شهید حاج عبدالله نوریان

17تیر
راوی و رزمنده دفاع مقدس حاج مجید بختیاری
این خاطره ای بود که من در بدو ورودم از حاج عبدالله داشتم

راوی و رزمنده دفاع مقدس حاج مجید بختیاری

ثبت دیدگاه