درگیری روحانی گردان تخریب با شهید سید مهدی تقوی

ماجرای یک عکس

  • کد خبر : 1830
ماجرای یک عکس

  این عکس مربوط می شود به شبی که شهید تقوی داشتند دسته را محیا می کردند برای یک حرکت رزم شبانه . من اونجا دیدم که شهید تقوی خیلی جدی دارد به بچه ها نهیب میزند که البته جدیت هم میطلبید . شهید تقوی خیلی مودب و آرام  بود . کمتر از ایشان تغیّر […]

 

این عکس مربوط می شود به شبی که شهید تقوی داشتند دسته را محیا می کردند برای یک حرکت رزم شبانه . من اونجا دیدم که شهید تقوی خیلی جدی دارد به بچه ها نهیب میزند که البته جدیت هم میطلبید . شهید تقوی خیلی مودب و آرام  بود . کمتر از ایشان تغیّر می دیدیم . وقتی که در حال رد شدن بود به ایشان گفتم چه خبره ؟ با این تعبیر : چه خبرته؟!

ایشان هم با لحن محکم و جدی ای گفت : خب همراهی نمی کنند…

ناراحت بود و این به خاطر جدیدت ایشان بود .

روزی که به خانه ی شهید سیامک معمارزاده رفتیم
لینک کوتاه : https://khaledin.com/?p=1830
  • نویسنده : سید محمد عابدین زاده
  • منبع : خالدین

خاطرات مشابه

23آبان
من حلال کنم ؟ خدا حلالتان کند …
ماجرای یک بگومگو بین شهید حاج رسول و شهید سید محمد

من حلال کنم ؟ خدا حلالتان کند …

23آبان
تقویت همزمان توانمندی های نظامی و روحیه معنوی
اعتکاف در غار ارتفاعات بازی دراز

تقویت همزمان توانمندی های نظامی و روحیه معنوی

23آبان
مطالبه حاج عبدالله ازما این بود که میگفت باید در جنگ تاثیر گذار باشید