مهدی ضیائی شهید شد ولی تو

بیدار شو ! یک صلوات بفرست و بگیر بخواب

  • کد خبر : 3023
بیدار شو ! یک صلوات بفرست و بگیر بخواب

یک شب برادر سلیمان آقائی ، من را از خواب بیدار کرد و گفت : یک صلوات بفرست . گفتم چرا صلوات بفرستم؟ هر کاری کرد صلوات نفرستادم! از روی لجبازی هم صلوات نفرستادم. بعداً برایم تعریف کرد و گفت آن شب بعد از تو ، رفتم شهید مهدی ضیائی را هم بیدار کردم و […]

یک شب برادر سلیمان آقائی ، من را از خواب بیدار کرد و گفت : یک صلوات بفرست . گفتم چرا صلوات بفرستم؟ هر کاری کرد صلوات نفرستادم! از روی لجبازی هم صلوات نفرستادم.

بعداً برایم تعریف کرد و گفت آن شب بعد از تو ، رفتم شهید مهدی ضیائی را هم بیدار کردم و گفتم یک صلوات بفرست . ایشان هم صلوات فرستاد و گفت ؛ می شود شب های دیگر هم بیایی و من را بیدار کنی؟

سلیمان آقائی می گفت ؛ مهدی ضیائی شهید شد ولی تو جنست خراب بود و صلوات نفرستادی و شهید نشدی! حالا هم باید باشی .

آخرین رزمنده ای که بر سر سفره ی غذا حاضر شد
لینک کوتاه : https://khaledin.com/?p=3023
  • نویسنده : حاج مسعود میسوری
  • منبع : خالدین

خاطرات مشابه

23آبان
من حلال کنم ؟ خدا حلالتان کند …
ماجرای یک بگومگو بین شهید حاج رسول و شهید سید محمد

من حلال کنم ؟ خدا حلالتان کند …

23آبان
تقویت همزمان توانمندی های نظامی و روحیه معنوی
اعتکاف در غار ارتفاعات بازی دراز

تقویت همزمان توانمندی های نظامی و روحیه معنوی

23آبان
مطالبه حاج عبدالله ازما این بود که میگفت باید در جنگ تاثیر گذار باشید