حاج سید حمید موسوی زاده
خاطرات اسارت در اردوگاه موصل
ماجرای معرفی شهید حاج عبدلله نوریان به عنوان فرمانده گردان تخریب لشگر سیدالشهداء
بعد از واقعه ی عاشورا چه بر شیعیان گذشت ؟
داداش حسین مرد خدا بود…
حیوان ! یک گاردی گرفت و دندانهایش را به من نشان داد
ماجرای یک عکس
دست خط و نامه ی شهید حاج عبدالله نوریان
بعد از این که دوران نقاهت شیمیایی را در بیمارستان لقمان قزوین گذراندم و به منطقه برگشتم ، دوستان در غرب بودند و در شهر ماووت عملیات شده بود . لشکر آن جا کار می کرد. وقتی من رسیدم دوستان می خواستند به جنوب بروند . عملیاتی که عراق انجام داده بود باعث شد عراق […]
سال شصت و هفت ، روزهایی بود که عراق دفاع متحرک می کرد و به جلو می آمد ، ما داشتیم انبار زاغه را خالی می کردیم . شهید امیر یشلاقی هم بود . شهید حاج ناصر اربابیان (معاون گردان) گفت ما با موتور به جلو می رویم که از نیروهای عراقی خبر بگیریم . […]