روزی که آقا سید می خواست به مکه برود
محمدرضا برای زیارت به سوریه رفته است؟
مثل من که دیشب یواشکی دو تومان صدقه دادم
به دنبالم آمدند تا من را به طرح و برنامه ببرند
بلند شدم گفتم یا حسین و باز خوابیدم
اینجوری جذب پایگاه بسیج کهنز شدیم
اعتراض به نظرات خاص رهبری، ضدیت با رهبری نیست البته دشمنی نباید کرد …
جنگ خیلی دوام ندارد و ما هم ماندیم و محروم شدیم
بعد از این که دوران نقاهت شیمیایی را در بیمارستان لقمان قزوین گذراندم و به منطقه برگشتم ، دوستان در غرب بودند و در شهر ماووت عملیات شده بود . لشکر آن جا کار می کرد. وقتی من رسیدم دوستان می خواستند به جنوب بروند . عملیاتی که عراق انجام داده بود باعث شد عراق […]
سال شصت و هفت ، روزهایی بود که عراق دفاع متحرک می کرد و به جلو می آمد ، ما داشتیم انبار زاغه را خالی می کردیم . شهید امیر یشلاقی هم بود . شهید حاج ناصر اربابیان (معاون گردان) گفت ما با موتور به جلو می رویم که از نیروهای عراقی خبر بگیریم . […]