امیر مسعود تابش یکی از مداحان معروف جبههها بود که سبک خاص خودش را در مداحی داشت. او به شوخی خودش را «اول هیکل» مینامید، عبارتی که بهعنوان تکیهکلامش شناخته میشد. تابش از بچههای محله پیروزی تهران بود و روحیهای لوتی و لاتمنش داشت. صدای گرم و گیرا و هیکل نسبتاً پر او نیز ویژگیهای خاصش بودند. با او خاطرات زیادی داریم که بسیاری از آنها هنوز در ذهنمان باقی ماندهاند.
یکی از خاطراتم این است که او با شوخیهایش جمع را شاد میکرد. مثلاً به حاجآقا تاجآبادی که نامش نیز مسعود بود، میگفت: «مسعودها آدمهای باخاصیتی هستند؛ یکی آخوند شده و دیگری مداح!» این شوخطبعیها، همراه با صدای دلنشین و سبک مداحیاش، او را به چهرهای محبوب در میان رزمندهها تبدیل کرده بود.
مداحیهای او، جذاب و متفاوت از مداحیهای رایج پیش از انقلاب یا حتی مراسمهای شهرها بود. در واقع، شروع این سبکهای متفاوت مداحی را میتوان به دوران جبههها و جنگ نسبت داد؛ سبکی که هنوز هم ادامه دارد. شیوههای مختلف سینهزنی و عزاداری که در آن زمان رواج پیدا کرد، از همان جبههها نشئت گرفته بود. تابش نیز از پیشگامان این شیوههای جدید بود. هرچند نمیتوان گفت سبک خاصی را بهطور کامل اختراع کرده بود، اما مداحیهای او در جبههها بسیار مرسوم و مورد توجه بود.
فکر میکنم در عملیات والفجر ۸، او جزء غواصها بود. در همان زمان، تابش هنوز دانشآموز دبیرستانی بود و حتی در جبههها امتحاناتش را میداد. خاطرهای در این مورد هست که او از روی کتاب نوشته بود، اما نمرهاش زیر ده شده بود! بچهها با خنده به او متلک میانداختند و میپرسیدند: «چطور از روی کتاب نوشتی و باز هم نمرهات پایین شد؟» این شوخیها نشان از صمیمیت و فضای گرم میان رزمندهها داشت.