حاجآقا شیخ مسعود تاجآبادی، عالمی توانمند و اهل معنویت بود که از نظر علمی و باطنی جایگاه برجستهای داشت. او نزد اساتید برجسته شاگردی کرده و مطالعات عمیقی انجام داده بود. حاجآقا نهتنها در علوم دینی توانمند بود، بلکه به مسائل معنوی و باطنی نیز تسلط ویژهای داشت. از ویژگیهای برجسته او این بود که برای سخنرانی، به مناسبتهای مرسوم پایبند نبود؛ به این معنا که صرفاً به دلیل ولادت یا شهادت یک معصوم سخنرانی نمیکرد. بلکه سخنان او حالتی از جوشش درونی و الهام داشت و زمانی سخنرانی میکرد که احساس میکرد مفاهیم در ذهن و قلبش جریان یافته و آمادگی لازم ایجاد شده است.
سخنرانیهای او بسیار گیرا و تأثیرگذار بود و از این جهت، مسئولیت امور تربیتی و معنوی گردان به او سپرده شده بود. البته در این میان، سید محمد تلاش میکرد فضای معنوی گردان را با شاخصهایی که خودش مدنظر داشت مدیریت کند و حاجآقا تاجآبادی را نیز تحت فرمان خود درآورد. این مسئله گاه به اختلافنظرهای پنهانی میان آنها منجر میشد.
حاجآقا تاجآبادی فردی جدی و کمحرف بود، اما رابطه بسیار خوبی با نیروهای گردان داشت. او بچههایی مثل رسول فیروزبخت، ناصر اسماعیلیزدی، علیرضا پیکاری، علیاکبر جعفری، و دیگران را بسیار دوست داشت و با آنها ارتباط نزدیکی داشت. هرچند که خودش اهل شوخی نبود، اما رفتار صمیمانهای با این نیروها داشت و گاه در جمعهای کوچک، به آنها موضوعاتی را تعلیم میداد.
یکی از خاطرات جالب من مربوط به زمانی است که نیمهشب سید محمد نیروها را بیدار کرد و گفت وسایل خود را جمع کنند و سوار ماشین شوند. کسی نمیدانست قرار است به کجا بروند. افرادی مثل ایوب خوشسیر، شهید اسماعیلپور، و شاید رحمان میرزازاده نیز حضور داشتند. مقصدشان آموزش گاه انفجارات در گردان شهدای تخریب بود. هنگام حرکت، سید محمد شروع به مداحی کرد، اما عباس بیات، با شوخی و جدی، او را متوقف کرد. هرچند این رفتار شیطنتآمیز عباس، حال سید را اندکی گرفته بود، اما فضای شوخی و صمیمیت همچنان حفظ شد.
در مقاطعی، سید محمد تلاش میکرد شاخصهای معنوی را بهطور کامل در گردان پیاده کند و از بچهها میخواست بیشتر به ذکر و دعا بپردازند. او حتی گاهی با فعالیتهایی مثل فوتبال که آن را نوعی غفلت میدانست مخالفت میکرد. با این حال، برخی از بچهها گاه با لجبازی به این خواستهها بیاعتنایی میکردند. بهویژه در زمان عملیات حاج عمران، زمانی که نیروها در مدرسهای مستقر بودند، گروهی از نیروها از جمله حسن نسیمی و جعفر طهماسبی به فوتبال بازی مشغول میشدند و این مسئله سید را ناراحت میکرد.
سید محمد از حاجآقا تاجآبادی میخواست که بیشتر تحت فرمان او باشد تا بتواند معنویت گردان را مطابق با شاخصهای مورد نظرش پیش ببرد. اما حاجآقا تاجآبادی که در امور معنوی بسیار مستقل و صاحبنظر بود، تمایلی به این محدودیتها نداشت. هرچند این اختلافنظرها وجود داشت، اما حاجآقا تاجآبادی همچنان نیروها را بسیار دوست داشت و رابطهای عمیق و صمیمانه با آنها برقرار میکرد.
در نهایت، هرچند که سید محمد در اینگونه تلاشها گاهی زیادهروی میکرد، اما نمیتوان از ارادت و تلاشهای او برای ارتقای معنوی گردان چشمپوشی کرد. حاجآقا تاجآبادی نیز، بهرغم این مسائل، همواره محور معنویت و تربیت در گردان باقی ماند و نقشی بیبدیل در ایجاد روحیهای معنوی و تربیتی میان نیروها ایفا کرد.