• امروز : جمعه, ۵ مرداد , ۱۴۰۳
ما همیشه قبل از اینکه گران به جایی بره ، میرفتیم اونجا

یه تعداد افراد بودیم که بهمون میگفتن : حمّله و قطّره

  • کد خبر : 3383
یه تعداد افراد بودیم که بهمون میگفتن : حمّله و قطّره

ما قبل از عملیات یه تعداد افراد بودیم که بهمون گفتن : حمّله و قطّره . از صرف فعل عربی میاد : قَطَّرَ یقطّر قاطر ، حَمَلَ یُحَمِّل حمال  . ما همیشه قبل از اینکه گران به جایی بره ، میرفتیم اونجا توالت و سنگر درست میکردیم . بعد از ما گردان ها و بچه […]

ما قبل از عملیات یه تعداد افراد بودیم که بهمون گفتن : حمّله و قطّره .

از صرف فعل عربی میاد : قَطَّرَ یقطّر قاطر ، حَمَلَ یُحَمِّل حمال  .

ما همیشه قبل از اینکه گران به جایی بره ، میرفتیم اونجا توالت و سنگر درست میکردیم . بعد از ما گردان ها و بچه ها میومدن . همیشه هرجا که میرفتیم کارمون این بود .

می آمدیم کار میکردیم و امکانات اسکان را فراهم میکردیم . بچه ها خبر نداشتند قبل از آمدنشان چقدر کار انجام شده . فقط می آمدند و می دیدند چادر و همه چیز آماده است و لذت می بردند . دیگه نمی دانستند پشت قضیه چه کسانی بودند و چکار کردند و ما هم دنبال این نبودیم که بگوییم . هیچ کس هم دنبال این نبود و طوری هم بود که نمی گفتیم کجا داریم می رویم.

این اواخر دیگر جسور تر شده بودم و توی موقعیت گردان تخریب نبودم . می‌رفتم جایی که با گردان خیلی فاصله داشت . مثلا ما میاندوآب بودیم و گردان خوزستان بود . اما وقتی که عملیات میشد با بچه ها به عملیات میرفتم …

روزی که حاج قاسم تانک رو منفجر کرد
لینک کوتاه : https://khaledin.com/?p=3383
  • نویسنده : حاج علی اکبر جعفری
  • منبع : خالدین

خاطرات مشابه

20تیر
ماموریت دونفره با شهید حاج عبدالله نوریان
شیوه ی فرماندهی فرمانده گردان تخریب اینگونه بود

ماموریت دونفره با شهید حاج عبدالله نوریان

17تیر
راوی و رزمنده دفاع مقدس حاج مجید بختیاری
این خاطره ای بود که من در بدو ورودم از حاج عبدالله داشتم

راوی و رزمنده دفاع مقدس حاج مجید بختیاری

ثبت دیدگاه