• امروز : شنبه, ۶ مرداد , ۱۴۰۳
یک موتور قدیمی داشتیم

خداوند خیلی به ایشان کمک می کرد

  • کد خبر : 2712
خداوند خیلی به ایشان کمک می کرد

یک موتور قدیمی داشتم که پسرم (شهید مهدی ضیائی) آن را برمی داشت و دنبال کارهایش می رفت. موتور گاهی اوقات خراب می شد . همان موقع که موتور خراب شد ، خدا من را می رساند و موتور را درست می کردم و می دادم به ایشان و کارش را انجام می داد. میخواهم […]

یک موتور قدیمی داشتم که پسرم (شهید مهدی ضیائی) آن را برمی داشت و دنبال کارهایش می رفت.

موتور گاهی اوقات خراب می شد . همان موقع که موتور خراب شد ، خدا من را می رساند و موتور را درست می کردم و می دادم به ایشان و کارش را انجام می داد.

میخواهم بگویم خداوند خیلی به ایشان کمک می کرد.

گفتم امام گفته که سنگر دانش آموزها مدرسه و علم است
لینک کوتاه : https://khaledin.com/?p=2712
  • نویسنده : پدر شهید همایون (مهدی) ضیائی
  • منبع : خالدین

خاطرات مشابه

20تیر
ماموریت دونفره با شهید حاج عبدالله نوریان
شیوه ی فرماندهی فرمانده گردان تخریب اینگونه بود

ماموریت دونفره با شهید حاج عبدالله نوریان

17تیر
راوی و رزمنده دفاع مقدس حاج مجید بختیاری
این خاطره ای بود که من در بدو ورودم از حاج عبدالله داشتم

راوی و رزمنده دفاع مقدس حاج مجید بختیاری

ثبت دیدگاه