باوقار بودن ایشان را هیچگاه یادم نمی رود

تصویری که از شهید مصطفی مبینی در ذهن دارم

  • کد خبر : 3895
تصویری که از شهید مصطفی مبینی در ذهن دارم

از شهید مصطفی مبینی یکی دو خاطره دارم که فکر می کنم مربوط به زمانی است که در موقعیت شهید علی موحد ، واقع در منطقه ی جفیر بودیم . شهید حاج عبدالله نوریان و سایر رفقا هم بودند . صبح ها بعد از نماز صبح می رفتیم می دویدیم و بعد از مراسم صبحگاه […]

از شهید مصطفی مبینی یکی دو خاطره دارم که فکر می کنم مربوط به زمانی است که در موقعیت شهید علی موحد ، واقع در منطقه ی جفیر بودیم . شهید حاج عبدالله نوریان و سایر رفقا هم بودند . صبح ها بعد از نماز صبح می رفتیم می دویدیم و بعد از مراسم صبحگاه می آمدیم در صف صبحانه . شهید مبینی هنگام دویدن ، سوره ی والعادیات را با یک سبک قشنگی می خواند . صوت خوبی داشتند ، قرآن را با تلاوت و با صوت خیلی قشنگی می خواند . بچه ی بسیار افتاده حال و صبوری بود و در سیمای ایشان همیشه نوعی فروتنی و تواضع و افتادگی را حس میکردیم و همیشه این حالت کاملا ملموس بود . بعضا هم مزاح می کرد و این مزاح ها هم خیلی نمکی بود و به دل آدم میچسبید . وزین اما سنجیده صحبت میکرد . باوقار بودن ایشان را هیچگاه یادم نمی رود . این ها تقریباً خصوصیات بارز آقا مصطفی بود .

روزی که حاج عبدالله نوریان به شهادت رسید
لینک کوتاه : https://khaledin.com/?p=3895
  • نویسنده : حاج حسن نسیمی
  • منبع : خالدین

خاطرات مشابه

23آبان
من حلال کنم ؟ خدا حلالتان کند …
ماجرای یک بگومگو بین شهید حاج رسول و شهید سید محمد

من حلال کنم ؟ خدا حلالتان کند …

23آبان
تقویت همزمان توانمندی های نظامی و روحیه معنوی
اعتکاف در غار ارتفاعات بازی دراز

تقویت همزمان توانمندی های نظامی و روحیه معنوی

23آبان
مطالبه حاج عبدالله ازما این بود که میگفت باید در جنگ تاثیر گذار باشید