من خیلی کم توفیق پیدا میکردم واسهی نماز شب امّا …
امروز مدرسه دیر نشد
احمدشاه پیشنهاد انگلیس را نپذیرفت ، رضاشاه پذیرفت
وقتی دست چپم تیر خورد با دست راستم کار را ادامه دادم
شاهرخِ کوکاکولا چطور حر انقلاب شد؟
من در قرارگاه نوح بودم و پیام پوررازقی در تخریب سیدالشهداء ع
در پیاده روی نباید دستتان در جیبتان باشد
سرنوشت مردی که یقه ی پیراهن بسیجی اش را برش زده بود
هرکجا در برابر یا کنار ایشان ماشین کوچکتری مانند ژیان و فولکس و اینها بود صبر می کردند و به آنها راه عبور می داد که رد شوند. این امر شامل موتور سوارها و دوچرخه ها هم می شد. دکتر بهشتی وقتی کنجکاوی مرا دیدند توضیح دادند