نحوه شهادت چهارده شهید شیمیایی به روایت حاج ابراهیم قاسمی وقتی علمای دین را کنار زدند استبداد و تسلط خارجی مسلط شد از من خواست با برادرش صحبت کنم تا به عملیات برود از تظاهرات مقابل کاخ سفید تا شهادت در دهلاویه ایمان و توکل به شیوه ی شهید پیام پوررازقی رسول در هر عملیاتی که شرکت کرده بود مجروح شده بود رسول میگفت : بگو من فرمانده تان هستم … هر انسانی در درون خود یک نفس سرکش دارد
ایشان روحانی شوخ طبعی بود و مثل همه، عزیزانش را دوست داشت. من و فرزندانم نمی خواستیم او را از دست بدهیم به همسرم می گفتم شما طلبه هستید و مجاهدت دینی می کنید و همیشه به ایشان روایتی از پیامبر(ص) را می گفتم که قلم علما افضل و برتر از خون شهداست اما ایشان […]
شهید تمام زاده چندین مرتبه تلاش کرده بود از مسیر های مختلفی وارد سوریه شود و از حرم حضرت زینب(س) دفاع کند. شرایط خاص این منطقه طی ماه های اخیر به نحوی رقم می خورد که ورود به سوریه بسیار سخت شده بود. یکی از مشکلات پیش روی علی این بود که ایرانی بود و […]
اوایل که به سوریه آمده بودیم ارتباط گیری بسیار سخت بود. بعضی مواقع به دلیل بلد نبودن زبان، نزدیک بود جانمان را از دست بدهیم. یک شب از توی سنگر سوری ها بیرون رفتم. پشتمان باغ زیتون بود و 50 متر جلوتر از سنگر دشمن قرار داشت. آمدم عقب و می خواستم برگردم به سنگر […]
همسر شهید مدافع حرم ، علی زاده اکبر روایت میکند : من و علی قبل از ازدواج هیچ گونه آشنایی با هم نداشتیم و جالب است که واسطه وصلت بین ما هم شهدا شدند. همسرم قبل از ازدواج با بخش فرهنگی بنیاد شهید همکاری میکرد و از طریق کارمند بنیاد به خانواده ما معرفی شد. […]
خاطره یک سرباز … تابستون بود و من سرباز بودم. تو تیپ ۲۱ امام رضا (ع). جلوی اکثر گردانها تو تیپ یه باغچه هست که معمولا سبزی توش میکارن. سبزی های جلوی گردان تخریب خیلی تازه و خوب بود. قبل نهار رفتم که یه پاتکی بزنم! مشغول جمع کردن سبزی بودم که یه دفه یکی […]
خاطره ای از زبان همسر شهید مدافع حرم علیرضا بریری: اولین باری که حرف از رفتن و مدافع حرم شدن به میان آمد زمانی بود که بعد از 9 ماه اسمش برای اعزام در آمده بود. علیرضا 9 ماه قبل برای رفتن به سوریه ثبتنام کرده بود و کاملاً داوطلبانه برای دفاع از حرم رفت. […]
شهید محمد هادی ذوالفقاری، معروف به هادی ذوالفقاری در سال 1367 ، همزمان با سالروز شهادت امام هادی (ع) متولد شد و از همین رو نام او را هادی گذاشتند. او به حدی به امام هادی (ع) علاقه داشت که در شهر امام هادی (ع) یعنی سامراء به شهادت رسید. شهید محمد عادی ذوالفقاری به […]
بسم الله الرحمن الرحیم سلام اول حرفم را با یکی از اشعار حافظ که خیلی به آن علاقه دارم شروع می کنم درد عشقی کشیده ام که نپرس زهر هجری چشیده ام که مپرس گشته ام در جهان و آخر کار دلبری برگزیده ام که نپرس سوی من لب چه می گزی که مگو لب […]
قبل از عملیات خیبر به اتفاق حاج همت و چند نفر دیگر از بچهها وارد منطقه عملیاتی شدیم. نیروهای اطلاعات عملیات مشغول شناسایی بودند و کار برایشان به سبب هور و نیزاری بودن منطقه دشوار بود. از طرف دیگر، افراد بومی نیز در منطقه، وسط هور ساکن بودند و به ماهی گیری و کارهای دیگری […]
حوالی ساعت ده صبح به پیشنهاد شهید حاج ناصر اربابیان قرار شد خود ایشان و یکی از برادران به نزدیکی های محل استقرار دشمن بروند و اطلاعاتی کسب کنند . برادر مجتبی کوهی مقدم ترک موتوری که شهید حاج ناصر اربابیان روشن کرده بود نشست و این دو برادر برای گشت زنی و جمع آوری […]
با تعدادی از برادران تخریبچی ازجمله شهید علی اصغر صادقیان به گردان حضرت علی اکبر(ع) مامور شدیم. به محض اینکه سوار قایق ها شدیم نگرانی شدیدی وجودمان رو گرفت. هواکاملا روشن و مهتابی بود و بیم اون میرفت که برای غواصان خط شکن مشکل ایجاد شود . در همین نگرانی و اضطراب بودیم که به […]
حاج قاسم شب عملیات عاشورای ۳ کاری کرد کارستون.. حاج قاسم شب عملیات با یک تیم از بچه های تخریب مامور شدند برای بازگشایی معبر گردان علی اصغر علیه السلام. فرمانده گردان حضرت علی اصغر علیه السلام شهید حاج داوود آجرلو بود. شب عملیات پیشاپیش گردان حرکت کردند و وارد معبر شدند. معبر توی شیب […]
گزیده ی بیانات امام خامنه ای در دیدار شرکتکنندگان در هفدهمین اجلاس نماز هر انسانی در درون خود یک نفس سرکش دارد هر انسانی در درون خود یک نفس سرکش دارد، یک پیل مست که اگر مراقبش بودید، با چکش مرتب بر سر او کوبیدید، او شما را به هلاکت نخواهد انداخت؛ رفتار او کنترل […]
بیانات امام خامنه ای در دیدار خانواده شهید مصطفی احمدی روشن دو جنبهی ارزش در وجود جوان شما کاملاً تبلور پیدا کرده، که هر کدام بهتنهائی به نحوی مایهی افتخار است: یکی جنبهی علم و تحقیق و پیشرفت و تسلط بر کار مهم و حساسی که زیر دست اوست؛ که یک استعداد برتر و یک […]
رهبر انقلاب اسلامی در بیانیهی گام دوم انقلاب تصویری از توطئهی «محاصرهی تبلیغاتی» را پیشروی همگان قرار دادند: «اکنون مانند همیشه سیاست تبلیغی و رسانهای دشمن و فعّالترین برنامههای آن، مأیوسسازی مردم و حتّی مسئولان و مدیران ما از آینده است. خبرهای دروغ، تحلیلهای مغرضانه، وارونه نشان دادن واقعیّتها، پنهان کردن جلوههای امیدبخش، بزرگ کردن […]
بیانات امام خامنه ای در دیدار جمع کثیری از بسیجیان کشور بسماللَّهالرّحمنالرّحیم عید قربان ، متصل و مرتبط با مسئله امامت خوشامد عرض میکنم به همهی شما عزیزان – برادران، خواهران – بسیجیان سرافراز. از لحاظ تاریخی، این روزها روزهای نشاندار و بزرگی است: شهادت امام باقر (علیهالسّلام) که یک شهادت دارای پیام بود؛ لذا […]
بیانات امام خامنه ای در دیدار دانشآموزان و دانشجویان بسماللَّهالرّحمنالرّحیم اولاً خوشامد عرض میکنم به همهی شما جوانان عزیز؛ دانشجویان، دانشآموزان، فرزندان عزیز ملت ایران. و همچنین این، پیام قلبی و درود همیشگی من به همهی جوانان عزیزمان در سراسر کشور است. این جلسه به مناسبت سیزده آبان که در آستانهی آن هستیم، تشکیل شده. […]
ما متعلق به یک خانواده ای بودیم که از قبل از انقلاب در وادی انقلاب شدیم و پدرم جزء کمیته استقبال امام بود در خیابان ایران زندگی می کردیم افتخار همسایگی رهبر انقلاب امام خامنه ای و شهید رجایی و خیلی از بزرگان را داشتیم . طبیعتاً زودتر با این مسائل درگیر شدیم. اولین افتخار […]
شهید دانشگر نامه ای را به امین از دوستانش نوشته است که در آن توصیه هایی به او و هم نسلانش میکند. او در این نامه میگوید: به نام آنکه ما را از مادرمان بیشتر دوست دارد و از خودمان به خودمان نزدیک تر است… سلام امین جان, نامه ای که مینویسم و تو خواهی […]
بسم الله الرحمن الرحیم آخر من کجا و شهدا کجا خجالت میکشم بخواهم مثل شهدا وصیت کنم من ریزه خوار سفره ی آنان هم نیستم, شهید شهادت را به چنگ می آورد راه درازی را طی میکند تا به آن مقام می رسد اما من چه! سیاهی گناه چهره ام را پوشانده و تنم را […]
نامههای عاشقانه عباس برای همسرش نامه اول بسماللهالرحمانالرحیم همسر عزیزم! این نامه را مینویسم بیشتر برای تنگی دل خودم. شنیدی میگویند سخن که از دل برآید بر دل نشیند، صداقتم را به حرمت صدای لرزانم بپذیر. زندگی روح دارد و جسم، مثل انسان. جسمش دیدنیهای آن است، روحش که به جسمش جان میدهد عشق است. […]
خدا رحمت کند شهید دهقان و ستوان بیقام که بنده خدا یک دختر هم داشت و بچه شیراز بود. این بنده خدا زمانی که فرمانده آقای حاتمی به مرخصی رفته بود به جای ایشان فرمانده بود. بعد از اینکه شهید شد یک نفر دیگر امد. همیشه به ما می گفت کانال بکنید تا تیر مستقیم […]
تازه اسیر شده بودیم و هنوز در خاک ایران بودیم . هم گروهی های ما بچه های اهواز بودند و دو کلمه به من یاد داده بودند عطشانه به معنای تشنه ام و یکی جائع به معنای گرسنه ام است و من به آنها گفتم عطشانه که یک نفر امد و اسلحه را روی سر […]
تاریخ 21/4/67 در ساعت یک ربع مانده به شش صبح خدا رحمت کند آقای ابراهیم تمر تاشی که بچه ترکمن صحرا بود .ایشان پاس بخش بود و من هم مسئول مهمات بودم با هم گشت می زدیم. شب قبل از عملیات ما مادر سنگر بودیم و رفتیم برای بچه ها غذا بگیریم. قبل از اینکه […]
در سال شصت و شش ، ما را برای نگهداری خط دهلران و نهر عنبر زبیداد بردند و آن جا مستقر شدیم . بعد از 10 الی 15 روز ما را برای خط نگهداری اعزام کردند. ما از سه راه موسیان که رد می شدیم بعد از پاسگاه زید بود. در طول نگهداری خط ما […]