بسمالله الرحمن الرحیم
عرض ادب و سلام خدمت حضورتان، اینجانب محمدرضا دهقان، اهل شهر همدان، هستم.
اولین بار در سال ۱۳۶۰، بهعنوان بسیجی، وارد جبهه شدم. ما از همدان، بهصورت یک گردان، به منطقه مریوان اعزام شدیم. در آن زمان، فرمانده منطقه، حاج احمد متوسلیان بود.
در ابتدا قرار بود به خرمشهر برویم، اما ناگهان سر از جبهههای غرب درآوردیم و در آنجا تقسیم بندی شدیم. ما در روستای دزلی مستقر شدیم. در آن زمان، هفت یا هشت نفر از ما بچههای همدان با هم بودیم. یک روز، ناگهان پنجرهای از یک خانه باز شد و فردی با لباس بسیجی فریاد زد:
«آقا، شما از کجا آمدید؟»
گفتیم: «از همدان.»
گفت: «عه! من هم همدانیام!»
پرسیدیم: «اسم شما چیست؟»
گفت: «علی ابدی.»
اینگونه، با شهید علی ابدی آشنا شدیم.
در طول حدود سه ماه اقامت در آن منطقه، برنامهای برای پاکسازی مناطق آلوده از دموکرات و رزگاریها تنظیم شد. فرمانده این گروههای ضدانقلاب، آقای نقشبندی بود که در آن منطقه ساکن بود. ما از رو به رو با این ها و از عقب با عراقی ها درگیر بودیم.
دره اورامانات، شامل حدود ۱۸ تا ۱۹ روستا، مورد نفوذ این گروهها قرار گرفته بود. آنها از پشت، کمین میزدند و به نیروهای ما حمله میکردند.
یک روز، حاج احمد متوسلیان، بچهها را در پاسگاه دزلی جمع کرد و عملیات پاکسازی را آغاز کرد. در آن لحظه، من بهوضوح دیدم که شهید علی ابدی، بهعنوان بیسیمچه اختصاصی حاج احمد متوسلیان، همراه اوست. ما در همدان آشنا داشتیم و ایشان را دیدم.
این موضوع برایم جالب بود که حاج احمد متوسلیان فرمانده وقت آن زمان، چنان به این جوان همدانی اعتماد دارد که او را «عصای دست» خود میداند و در هر حرکتی، همراهش است.
این، اولین آشنایی من با جبهه، جنگ و خود شهید علی ابدی بود.
پس از بازگشت از اولین اعزام به همدان، چند مدت در همدان بودیم البته من در سپاه ثبتنام کردم. بعداً، مسئولان آمدند و گفتند:
«شما بهعنوان پاسدار ذخیره مشخص شدهاید. لطفاً برای آموزش حاضر شوید.»
ما به سپاه همدان رفتیم. در آن زمان:
– شهید حسین همدانی، فرمانده سپاه بود و آقای علی شادمانی، فرمانده عملیات سپاه همدان بود. من در گشت ثارالله فعالیت داشتم. سپس، برای آموزش عمومی، به همدان معرفی شدم. اما به دلیل مشکلاتی، دوره تجدید شد و همه بچهها مجبور شدند به کرمانشاه بروند تا مجدد آموزش ببینند. در فروردین ۱۳۶۲، ما را به پادگان شهدا در کرمانشاه فرستادند.
پس از اتمام دوره، گفتند از قرار گاه نجف اشرف قرار است برای سخنرانی بیایند و گفتند چند تن از نیرو ها به انتخاب خوشان بروند. شهید علی ابدی که در آن زمان فرمانده مهندسی منطقه بود و سردار محسن بحرینی آمدند و درباره تخریب صحبت کردند.