• امروز : شنبه, ۲۱ تیر , ۱۴۰۴
حتی فرمانده هایمان نیز اعتراف می کنند

عملیات کربلای چهار به روایت حاج جعفر طهماسبی

  • کد خبر : 2887
عملیات کربلای چهار به روایت حاج جعفر طهماسبی

ما در عملیات کربلای چهار حضور داشتیم. البته مأموریت ما انجام نشد، اما مأمور شده بودیم به شرکت در عملیات. در مسیری که برای اجرای عملیات در محور لشکر حضرت سیدالشهدا (ع) تعیین شده بود، یکی از سخت‌ترین و حیاتی‌ترین وظایف بر عهده این لشکر قرار داشت. ما باید از منطقه‌ی عملیاتی لشکر ۴۱ ثارالله، […]

ما در عملیات کربلای چهار حضور داشتیم. البته مأموریت ما انجام نشد، اما مأمور شده بودیم به شرکت در عملیات.

در مسیری که برای اجرای عملیات در محور لشکر حضرت سیدالشهدا (ع) تعیین شده بود، یکی از سخت‌ترین و حیاتی‌ترین وظایف بر عهده این لشکر قرار داشت. ما باید از منطقه‌ی عملیاتی لشکر ۴۱ ثارالله، با فرماندهی شهید حاج قاسم سلیمانی عبور می‌کردیم و به سمت ابوالخصیب، بصره و پتروشیمی بصره پیش می‌رفتیم؛ یعنی نقطه‌ای حساس و حیاتی برای دشمن که قرار بود ما در آن نفوذ کنیم.

برای چنین مأموریت دشواری کاملاً آماده شده بودیم. نیروها پیش از عملیات با آمادگی کامل مهیا بودند و همگی اذعان داشتند که نسبت به محل مأموریت‌ خود که قرار بود عملیات در آن انجام شود، بیشترین اطلاعات را در اختیار داشتند؛ حتی بیشتر از عملیاتی چون والفجر ۸ در سال قبل.

در عملیات کربلای چهار، اطلاعات ما نسبت به منطقه و دشمن به مراتب بیشتر از والفجر ۸ بود. ما با استفاده از عکس‌های هوایی توجیه می‌شدیم. شهید زینال حسینی، خدایش رحمت کند، مأموریت ما را با استفاده از همان تصاویر برای‌مان تشریح می‌کرد. ما کاملاً آگاه بودیم که در کجا قرار است با دشمن درگیر شویم، توان دشمن در چه حدی است و وظیفه‌ی ما چیست. این سطح از آگاهی در حدی بود که حتی فرماندهان نیز اذعان داشتند نیروها تا رده‌ی مسئول تیم، کاملاً توجیه بودند که چه باید بکنند و به کجا باید بروند. تدبیر عملیاتی، بی‌نقص بود.

در این میان، نباید تصور کرد که دشمن فقط در این عملیات آماده بود. در تمام عملیات‌ها دشمن آمادگی داشت، اما در این مورد خاص، میزان آمادگی او بیشتر از همیشه بود. زمانی که احساس شد عملیات لو رفته و دشمن درصدد وارد آوردن تلفات سنگین است، فرمان توقف عملیات به‌موقع صادر شد. قرار بود لشکر حضرت سیدالشهدا (ع) در حدود ساعت ۳ یا ۴ بامداد درگیری را آغاز کند؛ اما حدود ساعت ۱ یا ۲ نیمه‌شب به ما اعلام کردند که عملیات لو رفته است، چراکه آتش دشمن به‌طور ناگهانی سنگین شده بود.

در نهایت، پیش از روشن شدن هوا، از منطقه‌ی درگیری عقب‌نشینی کردیم. تدبیر هم در آغاز عملیات و هم در مواجهه با لو رفتن آن، به درستی اتخاذ شد. با این حال، نیروهایی که در موج اول عملیات به دشمن نزدیک شده بودند، درگیر شدند و تعدادی از آن‌ها، از جمله غواصان و سایر رزمندگان، به شهادت رسیدند.

با وجود ظاهر شکست، این عملیات به یک پیروزی قطعی منتهی شد. پانزده روز بعد، یعنی از چهارم دی‌ماه تا نوزدهم دی‌ماه، عملیات کربلای پنج آغاز شد؛ عملیاتی که تا ۸ کیلومتری بصره پیش رفتیم. اسرای عراقی می‌گفتند مردم بصره در حال ترک شهر هستند، چون ایرانی‌ها تا یکی دو ساعت دیگر خواهند رسید.

در عملیات کربلای چهار، علیرغم عدم‌الفتح، زمینه‌ی یک پیروزی بزرگ فراهم شد. شکستن دژ شلمچه در کربلای پنج، اتفاقی بود که حتی در رؤیا هم قابل تصور نبود. دژ شلمچه، واقعاً دژ بود؛ دو تا سه کیلومتر آب در مقابل‌مان، میدان‌های مین با عمق چند صد متر و حتی گاه بیش از هزار متر، و سنگرهایی هلالی‌شکل با ارتفاع پنج تا شش متر که بر منطقه اشراف کامل داشتند.

با این وجود، این دژ شکسته شد و نیروها توانستند نفوذ کنند. آن‌ها از مواضع دشمن عبور کردند و به غرب کانال ماهی، به سمت بصره، جزایر و اروندرود کوچک رسیدند. این، پیروزی بسیار شیرینی بود؛ نتیجه‌ای که از دل آن شکست ظاهری، به‌دست آمد.

لینک کوتاه : https://khaledin.com/?p=2887
  • نویسنده : حاج جعفر طهماسبی
  • منبع : خالدین

خاطرات مشابه

09اردیبهشت
انهدام پل عبور بعثی ها در منطقه عملیاتی کربلای پنج
ماموریت گردان تخریب لشگر 57 در عملیات کربلای پنج

انهدام پل عبور بعثی ها در منطقه عملیاتی کربلای پنج

08اردیبهشت
از امداد غیبی در عملیات کربلای چهار تا رمز پیروزی عملیات کربلای پنج
خاطرات فرمانده تخریب لشگر 57 از عملیات کربلای چهار

از امداد غیبی در عملیات کربلای چهار تا رمز پیروزی عملیات کربلای پنج

05اردیبهشت
عبور از میدان مین‌هایی که نمی‌شناختیم
مین ناشناس برایمان شد آب خوردن

عبور از میدان مین‌هایی که نمی‌شناختیم

ثبت دیدگاه