یک دفعه صدای سوت خمپاره شنیدیم

نحوه شهادت شهید بخش علی گردویی

  • کد خبر : 3062
نحوه شهادت شهید بخش علی گردویی

قرار بود ما توی عملیات والفجر مقدماتی شرکت کنیم که عملیات لو رفت و شهید حاج عبدالله نوریان دیگه بچه هارو نفرستاد . توی همون خط که بودیم یه خاک ریز بود . حاج عبدالله یک دفعه صدام کرد و رفتم پیشش . داشتیم صحبت میکردیم . بچه های گردان های دیگه ، یک سنگر […]

قرار بود ما توی عملیات والفجر مقدماتی شرکت کنیم که عملیات لو رفت و شهید حاج عبدالله نوریان دیگه بچه هارو نفرستاد .

توی همون خط که بودیم یه خاک ریز بود . حاج عبدالله یک دفعه صدام کرد و رفتم پیشش . داشتیم صحبت میکردیم . بچه های گردان های دیگه ، یک سنگر اندازه یه بیست سانت کنده بودن و نشسته بودن با نیروهای تخریب مشغول صحبت کردن بودن . حاج عبدالله گفت این بچه هایی که نشستن روی سنگر بیشتر از دو نفر نباید بمونن و باید پراکنده بشن .

همون لحظه یه خمپاره اومد ولی عمل نکرد . شهید بخشعلی گردویی شروع کرد گفت معجزه شد و خب بچه شلوغیم بود .

همه که اومدن ببینن چه خبر شده تعداد زیاد شد و من احساس خطر کردم . همون لحظه گفتم بدویید برید . احساس خطر کرده بودم که یک دفعه سوت خمپاره اومد و خمپاره خورد نزدیک خمپاره ی اول و دوتاش باهم عمل کرد و چهار نفر شهید شدن.

بخشعلی زنده مونده بود ولی مشخص بود که به بهداری نمیرسه . سریع گذاشتیمش بالای آمبولانس و نشستیم و وصیعت کرد برای خانوادش…

ناله میکرد از درد و نرسیده به بیمارستان رو دستم تموم کرد…

بخشعلی خیلی شجاع و زرنگ بود و تخریب چی خوبی میشد اما زود رفت…

نحوه شهادت چهارده شهید شیمیایی به روایت حاج ابراهیم قاسمی
لینک کوتاه : https://khaledin.com/?p=3062
  • نویسنده : حاج داوود پاداشی
  • منبع : خالدین

خاطرات مشابه

23آبان
من حلال کنم ؟ خدا حلالتان کند …
ماجرای یک بگومگو بین شهید حاج رسول و شهید سید محمد

من حلال کنم ؟ خدا حلالتان کند …

23آبان
تقویت همزمان توانمندی های نظامی و روحیه معنوی
اعتکاف در غار ارتفاعات بازی دراز

تقویت همزمان توانمندی های نظامی و روحیه معنوی

23آبان
مطالبه حاج عبدالله ازما این بود که میگفت باید در جنگ تاثیر گذار باشید