• امروز : شنبه, ۱۴ مهر , ۱۴۰۳
ابتکاری که بچه های تخریب به خرج میدادند ...

بکار گرفتن مین های عراقی ها ، علیه خودشان

  • کد خبر : 5133
بکار گرفتن مین های عراقی ها ، علیه خودشان

معمولا در زمان هایی که عملیات نبود ، ما روزهای جمعه می آمدیم دزفول و می رفتیم در نماز جمعه ی دزفول شرکت میکردیم . آن زمان ، مرحوم قاضی امام جمعه ی دزفول بود و در نماز جمعه شرکت می کردیم . بعد از نماز جمعه هم میرفتیم ناهار . چون بعد از نماز […]

معمولا در زمان هایی که عملیات نبود ، ما روزهای جمعه می آمدیم دزفول و می رفتیم در نماز جمعه ی دزفول شرکت میکردیم . آن زمان ، مرحوم قاضی امام جمعه ی دزفول بود و در نماز جمعه شرکت می کردیم . بعد از نماز جمعه هم میرفتیم ناهار . چون بعد از نماز جمعه به رزمنده ها نهار می دادند که البته همیشه هم آبگوشت بود و ابگوشت دزفول هم خیلی معروف بود . بعد از آن به گردان بر می گشتیم و در گردان میماندیم . معمولا در گردان ، ما بیشتر کار آموزشی می کردیم . در موضوعات مختلف آموزش برگزار میشد و آموزش ها فقط در حوزه کار تخریب نبود . مثلا مدتی تمرین عملیات آبی خاکی می کردیم یا سعی می کردیم مین ها را به روش هایی که متداول نبود به کار بگیریم . من یادم هست یکی از دوستانم بود که در رشته ی برق و الکترونیک تحصیل کرده بود . ایشان در مقطعی به کمک حاج عبدالله نوریان و بقیه دوستان آمد و شروع به کار کردن روی مین ها کردند . مین های سبدی مین های ضد خودرو هستند . روش خنثی سازی اش هم به این صورت است که صفحه ی روی مین باز می شود و چاشنی مین که زیر صفحه است ، خارج میشود . یادم هست که روی همین مین های سبدی کار ابتکاری کرده بودند و آمده بودند کنار مین را سوراخ می کردند ، بعد ماسوره ی مین گوشکوبی یا ماسوره ی نارنجک را در آن کار می گذاشتند . بعد ، این ماسوره را با میخ به بدنه ی این صفحه می زدند . ما این را برای عراقی ها کار می گذاشتیم . زمانی که ما این ها را برای عراقی ها کار گذاشته بودیم ، عراقی ها خندیده بودند به این که این مین ها را ما برای خودشان کار گذاشتیم . وقتی خواسته بودند صفحه فشار را باز کنند ماسوره عمل کرده بود و عراقی ها کشته شده بودند . ما معمولا در زمان های غیر عملیاتی از این دست کارهای ابتکاری ، آموزش انفجارات و آموزش های مختلف کار می کردیم .
همیشه گردان تخریب یک گردان آماده ای بود که در هر لحظه و هر زمان میشد روی آمادگی اش حساب کرد . من یادم هست در یک مقطعی که عملیات نبود ، ما به سمت مریوان رفتیم . یک تیم از بچه ها از جمله خود بنده بودم . شهید حاج قاسم اصغری و آقای محمد غلامعلی هم بودند . زمان هایی که گردان کاری نداشت ما می رفتیم جاهایی که کار و میدان مین است و ممکن است در آینده عملیات بشود ، در آن جا کار می کردیم .

شش ماه شهادتان عقب افتاد
لینک کوتاه : https://khaledin.com/?p=5133
  • نویسنده : حاج حبیب فرخی
  • منبع : خالدین

خاطرات مشابه

20تیر
ماموریت دونفره با شهید حاج عبدالله نوریان
شیوه ی فرماندهی فرمانده گردان تخریب اینگونه بود

ماموریت دونفره با شهید حاج عبدالله نوریان

17تیر
راوی و رزمنده دفاع مقدس حاج مجید بختیاری
این خاطره ای بود که من در بدو ورودم از حاج عبدالله داشتم

راوی و رزمنده دفاع مقدس حاج مجید بختیاری

ثبت دیدگاه

با گروه تحقیقاتی خالدین همراه شوید

سلام!
من پژوهشگر فرهنگ ایثار و شهادت و تاریخ معاصر هستم...

هر روز از شهدای دفاع مقدس ، شهدای دفاع از حرم و شهدای امنیت و اقتدار، ببینید وبخوانید و بشنوید ...

کانال خالدین، یک آغاز برای شروع رفاقت با شهداست...

هر روز از شهدا ببینید و بخوانید و لذت ببرید

برنامه غذایی

رایگان

برای شما!

متشکرم!