• امروز : شنبه, ۶ مرداد , ۱۴۰۳
حجر الاسود به اذن خدا سخت گفت

اینچنین محمد حنفيه از ادعای امامت دست شست و پيرو امام سجاد شد

  • کد خبر : 5337
اینچنین محمد حنفيه از ادعای امامت دست شست و پيرو امام سجاد شد

امام باقر عليه السلام فرمود: چون امام حسين عليه السلام كشته شد، محمد بن حنفيه، شخصى را نزد على ابن الحسين فرستاد كه تقاضا كند با او در خلوت سخن گويد سپس (در خلوت) بآن حضرت چنين گفت: پسر برادرم! ميدانى كه رسول خدا صلّى اللّٰه عليه و آله وصيت و امامت را پس از […]

امام باقر عليه السلام فرمود: چون امام حسين عليه السلام كشته شد، محمد بن حنفيه، شخصى را نزد على ابن الحسين فرستاد كه تقاضا كند با او در خلوت سخن گويد سپس (در خلوت) بآن حضرت چنين گفت: پسر برادرم! ميدانى كه رسول خدا صلّى اللّٰه عليه و آله وصيت و امامت را پس از خود بامير المؤمنين عليه السلام و بعد از او بامام حسن عليه السلام و بعد از او بامام حسين عليه السلام واگذاشت. و پدر شما – رضى اللّٰه عنه و صلّى على روحه – كشته شد و وصيت هم نكرد، و من عموى شما و با پدر شما از يك ريشه‌ام و زاده على عليه السلام هستم. من با اين سن و سبقتى كه بر شما دارم از شما كه جوانيد بامامت سزاوارترم، پس با من در امر وصيت و امامت منازعه و مجادله مكن.

على بن الحسين عليه السلام باو فرمود: اى عمو از خدا پروا كن و چيزى را كه حق ندارى ادعا مكن. من ترا موعظه ميكنم كه مبادا از جاهلان باشى، اى عمو! همانا پدرم صلوات اللّٰه عليه پيش از آنكه رهسپار عراق شود بمن وصيت فرمود و ساعتى پيش از شهادتش نسبت بآن با من عهد كرد. و اين سلاح رسول خدا صلّى اللّٰه عليه و آله است نزد من، متعرض اين امر مشو كه ميترسم عمرت كوتاه و حالت پريشان شود. همانا خداى عز و جل امر وصيت و امامت را در نسل حسين عليه السلام مقرر داشته است، اگر ميخواهى اين مطلب را بفهمى بيا نزد حجر الاسود رويم و محاكمه كنيم و اين موضوع را از او بپرسيم، امام باقر عليه السلام فرمايد، اين گفتگو ميان آنها در مكه بود، پس رهسپار شدند تا بحجر الاسود رسيدند، على بن الحسين بمحمد بن حنفيه فرمود: تو اول بدرگاه خداى عز و جل تضرع كن و از او بخواه كه حجر را براى تو بسخن آورد و سپس بپرس.

دوازده نفر از مهاجرین و انصار که با ابوبکر مخالفت کردند

محمد با تضرع و زارى دعا كرد و از خدا خواست و سپس از حجر خواست (كه بامامت او سخن گويد) ولى حجر جوابش نگفت على بن الحسين عليه السلام فرمود: اى عمو اگر تو وصى و امام ميبودى جوابت ميداد. محمد گفت: پسر برادر تو دعا كن و از خدا بخواه، على بن الحسين عليه السلام بآنچه خواست دعا كرد، سپس فرمود: از تو ميخواهم بآن خدائى كه ميثاق پيغمبران و اوصياء و همه مردم را در تو قرار داده است (همه بايد نزد تو آيند و بپيمان خدا وفا كنند) كه وصى و امام بعد از حسين عليه السلام را بما خبر ده. حجر جنبشى كرد كه نزديك بود از جاى خود كنده شود، سپس خداى عز و جل او را بسخن آورد و بزبان عربى فصيح گفت: بار خدايا همانا وصيت و امامت بعد از حسين بن على عليه السلام بعلى بن حسين بن على بن ابى طالب پسر فاطمه دختر رسول خدا صلّى اللّٰه عليه و آله رسيده است. پس محمد بن على (محمد حنفيه) برگشت و پيرو على بن الحسين عليه السلام گرديد.

 

اصول کافی ، ترجمه مصطفوی جلد ۲ ص ۱۵۶

لینک کوتاه : https://khaledin.com/?p=5337
  • نویسنده : امام محمد باقر العلوم علیه السلام
  • منبع : کتاب ترجمه اصول کافی

خاطرات مشابه

ثبت دیدگاه