معرکه گیری به سبک شهید حاج رسول فیروزبخت
هر چى میخواهى بگى بگو، ولى به من بى معرفت نگو
شاه حسینی جزو معدود نیروهای آزاد لشکر بود
عملیات والفجر هشت به روایت حاج مسعود تاج آبادی
راوی و رزمنده دفاع مقدس حاج احمد بیگدلی
فرماندهی که با غم نیروهایش غمگین و با شادیشان شاد میشد
هر عیب که هست از مسلمانی ماست
برای نیرو هایش مانند مادری دلسوز لقمه میگرفت …
بچه هایی که در فکه منطقه ی چنانه بودند روحیات خیلی عجیبی داشتند. بچه ها یک ماهی آنجا مسقر شده بودند، اما هنوز افراد تدارکات و تجهیزات آنجا نیامده بودند. در 24 ساعت یک وعده غذا تهیه می کردند. آن هم به وسیله جهاد تهران تهیه می شد . کنسرو یا نان خشک اگر گیرشان […]
یک مدتی چنانه بودیم ، فکر می کنم عملیات والفجر یک بود . من با شهید عباس حسنی بودم . شهید حسنی از آن بچه هایی بود که وقتی به جبهه آمد متحول شد . هم از لحاظ گفتاری و هم رفتاری . شهید حسنی بچه ی محله ی قلعه مرغی در جنوب شهر تهران […]
خاطراتی که با بچه های گردان تخریب در موقعیت چنانه داشتم به قدری متفاوت و خاص است که من در تصورم آنجا را حرم امام حسین (ع) میدیدم . صبح که چراغ های حسینه روشن می شد ، اگر بیرون از چادر میرفتید ، میدیدید که بچه ها در اطراف چادرها از قبر بلند می […]