اولین برخورد با شهید سید محمد زینال حسینی
وقتی مین والمر عمل کرد و من مجروح شدم
سومین گردهمایی رزمندگان گردان تخریب لشگر ده سیدالشهداء علیه السلام
عملیات بیت المقدس چهار به روایت حاج سید حمید موسوی
من نوه ی پسری حاج شیخ فضل الله نوری هستم (قسمت دهم)
شهدایی که در کردستان شهید میشوند ، بچه های مظلومی اند
شهید علیرضا عباسیان خیلی با غیرت بود
نحوه برخورد حاج عبدالله ، وقتی از دستور سرپیچی کردم
در جریان عملیات خیبر تقریبا دو سه روزی من در گردان مانده بودم و حاج عبدالله از گردان بیرون رفته بود . شهید حسین کاشانی که آن موقع مسئول تدارکات گردان بود ، از من سراغ می گرفت که برادر عبدالله کجاست ؟ حاج عبدالله در آن زمان هنوز مکه نرفته بود و ایشان را […]
ما یک شهیدی داشتیم به نام شهید حسین کاشانی . ایشان در عملیات خیبر مسئول تدارکات بود و نکته خیلی ظریفی را برای بچه ها انجام می داد . بعضی گردان ها وقتی برای تدارکات آمار می دادند حدود ده نفری را اضافه می گفتند . مثلا غذا که می خواستند بگیرند ، اگر بیست […]