حاج عبدالله گفت اگه خواستی خلوت کنی به این اتاق بیا
وقتی حاج عبدالله میخواست روحیه و معنویتش را تقویت کند
نگذاريد ميليونها مردم محروم افغانستان ، اينگونه قرباني فتنهي طالبان شوند
باید میرفتید جنوب لبنان را میدیدید
ماجرای سهمیه سفر حج شهید حاج عبدالله نوریان
میگفت تو که طاقت آتش دنیا را نداری آتش جهنم را چکار میکنی ؟
من نوه ی پسری حاج شیخ فضل الله نوری هستم (قسمت اول)
حفظ فضای معنوی در گردان ، مهم ترین دغدغه ی شهید زینال حسینی
شهید عباس حسنی استاد کشتی ما بودند کشتی گیر بود و دو تا از برادرهایش به شهادت رسیده بودند دلاور بود. ایشان روزی دو ساعت با ما تمرین کشتی بر روی سنگ و قلوه سنگ و خاک انجام می داد. یکی دیگر هم بود بنام آقای ایزدی . ایشان از بچه های امنیت پرواز بود […]
یک مدتی چنانه بودیم ، فکر می کنم عملیات والفجر یک بود . من با شهید عباس حسنی بودم . شهید حسنی از آن بچه هایی بود که وقتی به جبهه آمد متحول شد . هم از لحاظ گفتاری و هم رفتاری . شهید حسنی بچه ی محله ی قلعه مرغی در جنوب شهر تهران […]
قبل از من شهید حسنی و شهید خدیور ، شهید خلج و شهید علی سلمانی در گردان مداحی میکردند اما نه اونطوری که توقع بود من بخونم . بیشتر در حد یک سینه زنی و مراسم نوحه صبحگاهی بود . آنها هم حماسی می خوندند و سینه می زدند نه که مداحی غزل مصیبت و […]
یک مدتی در موقعیت چنانه بودیم . فکر می کنم عملیات والفجر یک بود . من در عملیات والفجر یک در دسته ی شهید عباس حسنی بودم . عباس حسنی از آن بچه هایی بود که وقتی به جبهه آمد متحول شد . هم از لحاظ گفتاری متحول شد و هم از لحاظ رفتاری . […]