تصویری که از شهید مصطفی مبینی در ذهن دارم
قمقمه ی شهید حاج علی موحد دانش
ما دنبال یک کودتاچی میگردیم
به معلممان متلک میگویند و من وجدانم قبول نمیکند
پیام پوررازقی چهار شبانه روز پرستارم شد
شهید حاج قاسم اصغری اینگونه خاطره تعریف میکرد
بعد ها متوجه شدیم حاج عبدالله به ارتفاعات بازی دراز رفته
این ها همان موشک هاییست که تا بانک رافدین عراق رفته
در جریان عملیات خیبر تقریبا دو سه روزی من در گردان مانده بودم و حاج عبدالله از گردان بیرون رفته بود . شهید حسین کاشانی که آن موقع مسئول تدارکات گردان بود ، از من سراغ می گرفت که برادر عبدالله کجاست ؟ حاج عبدالله در آن زمان هنوز مکه نرفته بود و ایشان را […]
ما یک شهیدی داشتیم به نام شهید حسین کاشانی . ایشان در عملیات خیبر مسئول تدارکات بود و نکته خیلی ظریفی را برای بچه ها انجام می داد . بعضی گردان ها وقتی برای تدارکات آمار می دادند حدود ده نفری را اضافه می گفتند . مثلا غذا که می خواستند بگیرند ، اگر بیست […]