مقدمات عملیات والفجر هشت به روایت حاج مسعود میسوری
راوی و رزمنده دفاع مقدس حاج هومان جعفری
شهید حاج عبدالله هر شب نماز شب میخواند
اگر میخواهید به جهنم بروید من میخوانم
آن جا بود که فهمیدم برادر غلامعلی سرمان کلاه گذاشته است
خلاصه کتاب ولایت فقیه امام خمینی رحمه الله علیه + pdf
امروز در رکوع نماز یک چیزهایی نشانم دادند …
نخستین جهاد شما : ترس و نومیدی را از خود و دیگران برانید
بچه هایی که در فکه منطقه ی چنانه بودند روحیات خیلی عجیبی داشتند. بچه ها یک ماهی آنجا مسقر شده بودند، اما هنوز افراد تدارکات و تجهیزات آنجا نیامده بودند. در 24 ساعت یک وعده غذا تهیه می کردند. آن هم به وسیله جهاد تهران تهیه می شد . کنسرو یا نان خشک اگر گیرشان […]
یک مدتی چنانه بودیم ، فکر می کنم عملیات والفجر یک بود . من با شهید عباس حسنی بودم . شهید حسنی از آن بچه هایی بود که وقتی به جبهه آمد متحول شد . هم از لحاظ گفتاری و هم رفتاری . شهید حسنی بچه ی محله ی قلعه مرغی در جنوب شهر تهران […]
خاطراتی که با بچه های گردان تخریب در موقعیت چنانه داشتم به قدری متفاوت و خاص است که من در تصورم آنجا را حرم امام حسین (ع) میدیدم . صبح که چراغ های حسینه روشن می شد ، اگر بیرون از چادر میرفتید ، میدیدید که بچه ها در اطراف چادرها از قبر بلند می […]