در مشهد بود اما نامه هایش را از جبهه برای ما میفرستاد
شاه کلید موفقیت مدیریت شهید کاظمی رنگ خداییاش بود
احمد، نوزده سال به یاد شهید حاج حسین خرازی گریه کرد
ما نیرویی می خواهیم که اگر لازم شد، خودش را روی مین بیاندازد
از روزی که مردم شیخ شهید را تنها گذاشتند تا حماسه ی نهم دیماه
جانباز فتنه تقلب شهید مصطفی صدرزاده
روایت پدر شهید حسین غلام کبیری از شهادت فرزندش
اولین باری که پسرم را برای اعزام به جبهه بدرقه کردم
بسم الله الرحمن الرحیم حسین امیری نیا ، اهل روستای طرود ، از توابع فیروزکوه هستم . من در سال 1361 در جبهه بودم . 25 ماه در جهاد سازندگی استان تهران و در واحد مهندسی رزمی بودم . یک روز به آبادان رفته بودم که شهید عبدالله نوریان را در آنجا دیدم . یکی […]