پيغمبر اكرم ص او (امیر المومنین علی علیه السلام ) را در زمان حيات خود به امير المؤمنين ملقب ساخت.
انس بن مالك گويد : من وظیفه ی خدمت به رسول خدا ( ص ) را بعهده داشتم . شبى كه رسول خدا ( ص ) منزل ام حبيبه دختر ابو سفيان بود آب آوردم تا رسول خدا (ص) وضو بگيرد. رسول خدا ( ص ) فرمود اى انس اكنون از اين درب ، اميرالمؤمنين و بهترين وصيين كه در تشرف به اسلام بر همه پيشقدم بوده و علمش از همه بيشتر و حلمش از همه زيادتر است وارد خواهد شد . من از خدا خواستم چنين شخصى از نزديكان من باشد . زمان زیادی نگذشت که على (ع) از همان درب وارد شد.
رسول خدا (ص) از آب وضوی خود به صورت على ( ع ) ريخت و ديدگان آن حضرت تر شد . علی (ع) عرضه داشت حالت تازه ای در خود احساس ميكنم . رسول خدا (ص) فرمود همواره خير و خوشى نصيب تو باد تو از منى و من از تو، قرض مرا تو ادا ميكنى و به پيمان من وفا مينمائى و مرا غسل ميدهى و در قبر پنهان ميسازى و پس از من احكام را بيان ميكنى .
علی (ع) عرض كرد : مگر شما آنطور كه بايد و شايد دستورات را بمردم ابلاغ نفرمودى ؟ فرمود آرى ليكن اختلافاتى پس از من در ميانشان برقرار خواهد شد .
رسول خدا (ص) به ام سلمه فرمود بشنو و گواه باش كه على (ع) ، امير المؤمنين و سيد وصيين است .
به ابو ذر غفارى گفتند وصيت كن . گفت : وصيت كردم . پرسيدند وصى تو كيست؟ گفت امير المؤمنين . گفتند عثمان وصى تست؟ گفت نه ، به كسى كه شايسته لقب امير المؤمنينى است ، يعنى على بن ابى طالب كه حجت روى زمين و مربى اين امت است وصيت نمودم . چنانچه اگر او نبود زمين و اهل آن را فراموش كنيد.
بريده اسلمى می گويد : من و ابو بكر و عمر و طلحه و زبير و دو نفر ديگر ، حضور رسول خدا (ص) شرفياب بوديم ، رسول خدا (ص) فرمود: به على (ع) با عنوان امير المؤمنينى سلام كنيد . ما حسب الامر در محضر رسول خدا (ص) به علی (ع) با همين عنوان سلام كرديم.