عملیات والفجر هشت به روایت حاج مسعود تاج آبادی
آن روز فهمیدیم که خاک هم پذیرای جنازه افسر بعثی نیست
عملیات عاشورای سه به روایت حاج علی اکبر جعفری
روایت جانباز قطع نخاع حاج علی کمیجانی از ماجرای مجروح شدنش
برای دوستان شهیدم اشک بریزید چون اینجا کسی نیست برای آنها گریه کند
از آخرین باری که حاج قاسم را دیدم تا خبر شهادتش
راوی و رزمنده دفاع مقدس حاج جعفر طهماسبی
برادر ها ! همه مثل شهید حاج قاسم اصغری باشید
من قاسم فیروزبخت برادر شهید رسول فیروزبخت هستم. ما چهار برادر بودیم که همگی در جبهه به فعالیت مشغول بودیم . من در گردان حضرت علی اکبر بودم و حاج کاظم در توپ خانه بود. محمد در تدارکات بود و حاج رسول در تخریب بود. در اردوگاه کوثر یک حالت چهار راه مانندی هست . […]
سال شصت و شش بود که برادرم ، شهید حاج رسول فیروزبخت در عملیات نصر چهار از ناحیه پا زخمی شده بود و راه رفتن برایش سخت بود . بیمارستان و جاهای مختلفی برای درمان می رفتیم . تا اینکه ما را به بنیاد جانبازان در خیابان بهبودی تهران معرفی کردند. آن سال خیلی بد […]