وای بر آنان كه قدر خودشان را نمیدانند و به اخلاق حسنه آراسته نمیشوند
پیراهنی که هنگام شهادت ، بر تن شهید حاج رسول بود
آدم وقتی عاشق محبوبش باشد دوست دارد بهترین داشته اش را به او بدهد
برادر قاسمی ! قوم نوح به خدا قول دادند اما عمل نکردند …
پشت پرده ی ضبط خاطرات شهدا به روایت رزمنده دفاع مقدس
حاج عبدالله نوریان گفت حاج قاسم اصغری فرمانده خوبی میشه
اشکهای چشمانش میگفت او نیامده که برگردد
سرنوشتی که نواب برای سوزاننده قرآن رقم زد
بعد از اتمام دوره ی آموزشی ، اعزام شدیم به منطقه اهواز . رفتیم و در اهواز بودیم . آن موقع این طور بود که بچه ها بصورت تیم تیم می شدند ، دسته دسته می شدند . در مدارس اهواز به ما جا داده بودند . اهواز آن زمان چون تازه جنگ شده بود […]
در پنجوین ، جاده ای بود که در دید عراق بود. یک ماشین تانکر آب از شمال به جنوب می آمد و ما هم از جنوب به شمال می رفتیم. همان موقع یک خمپاره وسط جاده زدند. سمت چپ جاده دره بود و سمت راست جاده کوه بود. یک ترکش به سر راننده تانکر خورد […]
شهید حاج عبدالله نوریان در یک بعدازظهر ، بچه ها را به خط کرد و یک لیستی را از جیبش بیرون آورد. ما فهمیدیم که خبری است . حاج عبدالله میخواست ما را به منطقه پنجوین بفرستد برای پاکسازی میدان مین و مین گذاری در منطقه . اسم یک تعدادی را خواند که اسم من […]