فقط من زنده ماندم
اون پرستیژی که میخواد با بی احترامی به سادات باشه ، میخوام اصلا نباشه
نمیتوانستم جای خالی حاج عبدالله را تحمل کنم
شيخ صفیالدّين عالم ، عارف، مفسّر و محدث بود
حیف است چنین روحانی با اخلاصی را از دست بدهیم
معبر گردان تخریب در عملیات کربلای پنج به روایت حاج ناصر اسماعیل یزدی
خون شهدا نمیگذاشت شهید سید محمد به مرخصی برود
چه کسی شبانه لباس های رزمنده ها را میشوید و پهن میکند ؟
من و شهید مجتبی اکبری نسب ، همزمان با هم به گردان تخریب اعزام شدیم . معمولا بچه هایی که بار اول می روند یک جایی بیشتر با هم دوست میشوند و بیشتر از دیگران همدیگر را میشناسند . من فکر می کنم که شهید اکبری هم مثل من ، سال شصت وشش بار اولشان […]
شهید حاج رسول فیروزبخت بسیار انسان شوخ طبعی بود . یک خاطره ای که من از ایشان یادم هست و قشنگ در ذهنم مانده مربوط به چند روز قبل از اعزام به منطقه سردشت و شهادت ایشان است . بعد از این که ایشان شهید شدند ، این خاطره را برای خودم مرور می کردم […]
بنده فیاض قائد هستم. توفیق داشتم که در سال های جنگ برای دفاع از کشور و کیان اسلامی کشور، در جبهه های جنوب و غرب حضور داشته باشم . بنده از سال شصت و سه در شهر قدس آن زمان در کارهای پرسنلی معمولا سعی می کردم به بچه های بسیج و سپاه کمک کنم […]
من شهید حاج رسول فیروزبخت را نمی شناختم ایشان جزو بچه های قدیمی تخریب بود . یک هفته قبل از اینکه ما برویم به منطقه سردشت کردستان ایشان به مقر الوارثین آمد . شاید هم چون قرار بوده برویم آمده بود . من تا آن روز ایشان را نمی شناختم اما آنجا می دیدم با […]