رضا استاد شهید شد و من مجروح شدم
گفت می خواهم دوره ی آموزشی ببینم و به جبهه بروم
ماجرای شوخی با حاج منصور ارضی در گردان تخریب
بعد از واقعه ی عاشورا چه بر شیعیان گذشت ؟
حاج موسی طیبی
فقط برو به مجید بگو که حواسم بهت هست
عملیات ام الرصاص به روایت حاج علی اکبر جعفری
مانور عملیات ام الرصاص به روایت حاج علی اکبر جعفری
من قاسم فیروزبخت برادر شهید رسول فیروزبخت هستم. سال هایی بود که حاج رسول خیلی کم به منزل می آمد . مادرم می گفت : پسر در منطقه زیاد جلو نرو و مواظب باش و از این حرف ها. خیلی اصرار می کردند که بدانند کدام منطقه و در کجا هستند. حاج رسول می گفت […]
یکی از بچه های گردان تخریب لشگر ده ، شهید اسماعیل خوش سیر بود که چند برادر بودند یکی از آنها ایوب بود . یکی از ویژگی های ممتاز شهید اسماعیل خوش سیر شوخ طبع بودنشان بود . چون همیشه عملیات نبود و چون در فضای دور از خانواده بودند حوصله جوان ها سر می […]