نقطه قوتی دارم که قیافهام شبیه برادران افغانستانی است
فرمانده سپاه قدر ، رزمنده ی مجروح را به دوش گرفت و به عرش برد
شما چطوری جرات کردید صد تا بمب را خنثی کردید ؟
ما فکر میکردیم تو از بچه های منافق هستی
وقتی دلم تاب نیاورد و به دنبال قاسم رفتم
مثل من که دیشب یواشکی دو تومان صدقه دادم
چهل و پنج روزی که حاج پرویز معصومی در گردان تخریب بود
به ما یاد داد هرچیز را در زمان خودش از ایشان بخواهیم
على بن ابراهيم گفت : اسعد بن زراره و ذكوان بن عبد قيس كه از قبيلۀ خزرج بودند، در يكى از مراسم ها به مكه آمده بودند . علت مسافرت شان اين بود كه بين اوس و خزرج مدت زيادى جنگ و خونريزى ادامه داشت و آنان شب و روز اسلحه را زمين نميگذاشتند و […]