دو خاطره از بین عملیات والفجر چهار و خیبر
دست و پایش را گرفتیم و در آب انداختیمش
نمی گذاشت ناتوانی جسمی اش او را عقب بیاندازد
از روزی که مردم شیخ شهید را تنها گذاشتند تا حماسه ی نهم دیماه
روایتی از ملاقات شهید نواب صفوی و امام خمینی
عباس یک ماشین چپی گردنِ گردان گذاشت
وقتی تویوتای حاج احمد چپ کرد
راوی و رزمنده دفاع مقدس حاج سید مجید کمالی
بسم الله الرحمن الرحیم بنده حسین احمدی هستم اهل محله چیذر . محله ما حدود یک کیلومتر با محله عبدالله نوریان فاصله داشت . حاج عبدالله رفیق ، بچه محل ، هم درس و هم بازی بچگی هایم بود و من ایام کودکی ام را با ایشان زندگی کردم . سید علی اندرزگو تا قبل […]