من نوه ی پسری حاج شیخ فضل الله نوری هستم (قسمت نهم)
سه مرحمت خدای باری تعالی که شهدا پاسخ آن را دادند
دنبال حلال باش که حروم زندگیتو به آتیش می کشه
روز های سخت پذیرش قطعنامه 598
حاج عبدالله و نقش بیبدیل در کادر سازی
اهداف کوتاه مدت ، میان مدت و بلند مدت خالدین
آخرین وداع شهید خیاط ویس با خانواده
گفتم: جوجه ! تو آمدی ما را بگیری؟
عمّار بن ياسر مىگويد:در حالى كه من در خدمت پيامبر اكرم صلّى اللّٰه عليه و آله و سلّم بودم حضرتش فرمود:شيعيان خاص و ناب،از ما اهل بيت هستند. عمر گفت:اى پيامبر خدا! آنها را به ما بشناسان تا ما با آنها آشنا شويم.پيامبر صلّى اللّٰه عليه و آله و سلّم فرمود:من اين سخن را به […]
ابو ايّوب انصارى -مىگويد: از پيامبر (صلّى اللّه عليه و آله) شنيدم كه به عمّار بن ياسر مىفرمود: گروه سركش تو را مىكشند در حالى كه تو با حقّى و حق با توست. اى عمّار ! هر گاه على را ديدى كه راهى را مىپيمايد و مردم به راه ديگرى مىروند راه على را برو […]
على بن ابراهيم گفت : اسعد بن زراره و ذكوان بن عبد قيس كه از قبيلۀ خزرج بودند، در يكى از مراسم ها به مكه آمده بودند . علت مسافرت شان اين بود كه بين اوس و خزرج مدت زيادى جنگ و خونريزى ادامه داشت و آنان شب و روز اسلحه را زمين نميگذاشتند و […]
حسن بن سليمان با چند واسطه نقل میکند که سلمان فارسى رضى اللّٰه عنه گفت : در نزد پيامبر اكرم صلّى اللّٰه عليه و آله بوديم كه مرد عربى از بنى عامر وارد شد . سلام كرد و گفت يا رسول اللّٰه! از طرف شما پيكى آمد و ما را دعوت به اسلام نمود . […]
ابن عبّاس گويد: يكى از صحرانشينان از قبيلۀ بنى سليم در بيابان سوسمارى ديد و آن را گرفته و در ميان آستين لباس خويش جاى داد . سپس به طرف رسول خدا صلّى اللّٰه عليه و آله و سلّم حركت كرد و هنگامى كه به او رسيد با صداى بلند گفت : اى محمّد! اخلاق […]
امير المؤمنين عليه السّلام به مردى از بنى سعد فرمود: آيا نميخواهى از وضع و حال خودم و فاطمۀ زهرا با تو سخنى باز گويم؟ (و چنين حكايت فرمود) : فاطمه در خانۀ من بود، و به تنهائى آب از چاه مىكشيد و در مشك كرده بدوش ميگرفت و بخانه مىآورد چندان كه تسمۀ مشك […]
ابرهه، پس از چندى كه در يمن فرمانروائى كرد و قدرتى بهم زد، قليس را در شهر صنعاء ساخت. قليس كليسائى بود كه در آن روزگار در سراسر روى زمين همانندش ديده نشده بود. پس از آن كه ساختمان اين كليسا به پايان رسيد، ابرهه به نجاشى، پادشاه حبشه، نوشت: «من كليسائى ساختهام كه مثل […]
هر ساله عده ای از طایفه قریش براى تجارت به شام مي رفتند . شهر بصرى در آن زمان يكى از شهرهاى بزرگ شام و از مهم ترين مراكز تجارتى آن عصر بشمار ميرفت . در نزديكى اين شهر ، صومعه و كليسائى وجود داشت و مردى ديرنشين و ترسائى که گوشه گير بود به […]
جنگ رجيع در ماه صفر و در سى و ششمين ماه هجرت واقع شد . در کتاب المغاری نوشته ی ابو عبد الله محمد بن عمر واقدى چنین روایت شده که از قول عروه نقل شده كه پيامبر (ص) گروهى از اصحاب را براى كسب خبر از وضع قريش ، به مكه اعزام فرمود . […]
پيغمبر اكرم ص او (امیر المومنین علی علیه السلام ) را در زمان حيات خود به امير المؤمنين ملقب ساخت. انس بن مالك گويد : من وظیفه ی خدمت به رسول خدا ( ص ) را بعهده داشتم . شبى كه رسول خدا ( ص ) منزل ام حبيبه دختر ابو سفيان بود آب آوردم […]
حمزه بن عبدالمطلب ملقب به «سیدالشهدا»، «اسدالله» و «اسدالرسول» کنیه او ابوعماره و ابویعلی است. مادرش هاله دختر «وهیب» و دخترعموی «آمنه» بنت وهب، مادر رسول خدا صلی الله علیه و آله است. حضرت حمزه عموی پیامبر اسلام و برادر رضاعی او است؛ زیرا هر دو از پستان مادری بنام ثُوَیْبه شیر خوردهاند. حضرت حمزه، […]