برای دوستان شهیدم اشک بریزید چون اینجا کسی نیست برای آنها گریه کند
چند خاطره از فرماندهی شهید سید محمد زینال حسینی به روایت حاج مسعود میسوری
هر کس ریش داشت را میزدند و محاسنش را میکندند
من مجذوب همین رفتارهای شهید عباس بیات شدم
نحوه شهادت شهید کلهر و شهید مهدی ضیائی
راوی و رزمنده دفاع مقدس حاج ابراهیم قاسمی
شاه بیت وصیتنامه “شهیدان” چیست؟
دلیل سرنگونی حکومت صدوپنجاه ساله قاجار به روایت صدرالدین الهی
آیت اللّه غفاری از بزرگمردانی است که درراه تبلیغ بسیار تلاش کرد. طوری که در طول تحصیل در قم نیز هرگاه فرصتی مییافت به روستاها و شهرهای اطراف رفته و به مبارزات پیگیر با استبداد و اشاعه فرهنگ غنی اسلام میپرداخت.
همون روز حاج حسین داشت از جلوی چادر ما میگذشت، تعارف کردیم و گفتیم دیگه هرچی بود تموم شده بیا خدمت باشیم، اومدن توی چادر همانا و دوباره یک دقیقه مانده تا قیامت گفته شد
وقتی اولین بار به همراه شهید حاج رسول فیروزبخت وارد منطقه عملیاتی شدیم حاج رسول گفت: من در عملیات نصر۴که در همین منطقه بود باید شهید میشدم که نشد ولی مجروح شدم. اینجا قتلگاه منه و این بار شهید میشم . حاج رسول این مطلب روخیلی بلند و واضح توی مینی بوس موقع ورودمون گفت و همه شنیدند...
ازهمه ی امت حزب الله می خواهم کهبرخوردهایتان را با ناآگاهان آنطورکنید که آگاهترشوند ، نه لجوج .و ازپدرو مادرم هم به خاطریک عمربدی که درحقشان کردم طلب بخشش می کنم و امیدوارم که از سرتقصیرات این بنده ی حقیرالهی که درهرگوشه ای گناهی ازخود به جای گذاشت و شما را فرزندی شایسته نبود بگذرید .
حاج “علی کمیجانی” از نیروهای لشکر 10 سیدالشهدا است که در هشت سال دفاع مقدس در کنار رزمندگان این لشکر به میدان نبرد حق علیه باطل رفت. او در عملیات کربلای 5 و در منطقه شلمچه بر اثر اصابت تیر دشمن مجروح و از کمر قطع نخاع شد و به درجه جانبازی نائل آمد. در […]
خریبچی شهید اسماعیل خوش سیر در روز اول فروردین سال ۴۶ که مصادف با شب عید قربان بود به دنیا اومد و نامش رو به این مناسبت اسماعیل گذاشتند و اسماعیل چند روز بعد از عید قربان سال ۶۷ به قربانگاه پاسگاه زید رفت و اسمانی شد.
با توجه به این که منطقه عمومی غرب کارون آخرین منطقه مهمی بود که هم چنان در اشغال عراق قرار داشت، از یک سو فرماندهان نظامی ایران برای انجام عملیات در این منطقه اشتراک نظر داشتند، و از سوی دیگر عراق نیز که طراحی عملیات آزادسازی خرمشهر را پس از عملیات فتح المبین قطعی و مسجل می پنداشت، با در نظر گرفتن اهمیت این شهر و جایگاه آن در دفاع از بصره، به ضرورت حفظ این منطقه معتقد بود.
این نهضت پرافتخار را کراراً انگلیسیها خواستند از بین ببرند و دولت دکتر مصدق را ساقط کنند. اگر در نظر داشته باشید سه بار تعطیل عمومی در سراسر کشور دادند برای اینکه انگلیسیها کامیاب نشوند ولی این بار بهدستیاری بعضی اعمال جنایتکار خود احمد قوام را روی کار آورد. دکتر مصدق بهاختیار استعفا ندادند چون دیدند وضعیت طوری است که نمیتوانند با اختیار حکومت کنند کنار رفتند.
سید گفت : دوبه دو یار انتخاب کنید برای حمل مجروح… هنوز حرف های آقاسید تمام نشده بود که من خودم رو کنار شهیدپیام رسوندم وگفتم “یارمن پیام” اون هم با خنده قبول کرد. یه مسیر شاید ۳۰۰ متری رو میبایستی همدیگر رو قلمدوش میکردیم وسرازیری میرفتیم وسربالایی برمیگشتیم.. مسیر شیب دار هم بود و رفت اومد واقعا سخت بود..
بسمه تعالی به وبسایت خالدین خوش آمدید . خالدین پایگاهیست برای ارائه ی خاطرات شهدای اسلام . در وبسایت خالدین میتوانید رفیق شهید انتخاب کنید ، و خاطرات شهدا را بخوانید و رفاقتتان با شهدا را آغاز کنید . به وبسایت خالدین خوش آمدید … دلیل انتخاب رفیق شهید انتخاب رفیق شهید یا رفاقت با […]
خاصیت کوه های سنندج این بود که زمستوناش سرما و برف وحشت ناکی داشت . عملیات های ماهم طوری بود که وقتی میخواستیم بریم دم غروب حرکت میکردیم و سر شب میرسیدیم چون از روستا میرفتیم… شهید عبدالحمید شاه حسینی جزو معدود نیروهای آزاد لشکر بود و هرجا که نیرو نیاز داشتن میرفت و به […]
یک روند کلی در گردان تخریب از زمان شهید حاج عبدالله نوریان در گردان شکل گرفت و بچه ها دیگه بعد از شهادت حاج عبدالله ، خیلی ها شون سابقه دارهای گردان بودند و اون حس و حال واحوالات را دیده بودند . بنابراین بعد از شهادت حاج عبدالله امکان تغییر این روند و رویه […]
شهید حاج عبدالله نوریان به دوازده نفر از بچه های قدیمی گفت برید لانه جاسوسی که واحد مهندسی رزمی لشکر ده آن جا بود و آقای انگشت بافت رئیسش بود .من به آنجا رفتم و من را دو هفته ای سپاهی کردند . به دستور حاج عبدالله بدون تحقیقات گزینش میکردند و من فقط فرم […]
چند بیت شعر را که خودم سرودم هم تقدیم میکنم ای لاله های زخمی ای آینه ها ای که مانده داغ تان بر سینه ها دل به یغما رفت و من جا مانده ام در پس این عشق تنها مانده ام باز دیشب خواب سنگر دیده ام خواب زخم و خون و خنجر دیده ام […]
شهید دیگری که از ایشان هم کمتر یاد می شود شهید حافظ خدایاری ایشان هم از قدیمی های سال 1361 گردان تخریب بود قد بلندی داشت، یقه یلباسش را تا بالا می بست . بسیار ساده و دوست داشتنی بود ایشان هم در والفجر یک به شهادت رسیدند. روح ایشان هم شاد باشد. شهید غلامرضا […]
در تیپ 7 دزفول مسئول گروهان بودند . ولی در هنگام شهادت معاون تیپ عاشورا بودند. من در بچگی یک آدم به شدت ترسویی بودم درب خانه را باز می کردم نگاه نمی کردم که پشت در کیست . منزل ما اجاره ای بود اما 500 متر بود و خیلی بزرگ بود. در را که […]
ما در عملیات کربلای چهار حضور داشتیم. البته مأموریت ما انجام نشد، اما مأمور شده بودیم به شرکت در عملیات. در مسیری که برای اجرای عملیات در محور لشکر حضرت سیدالشهدا (ع) تعیین شده بود، یکی از سختترین و حیاتیترین وظایف بر عهده این لشکر قرار داشت. ما باید از منطقهی عملیاتی لشکر ۴۱ ثارالله، […]
گروه تحقیقاتی خالدین با توجه به فرمایشات مقام معظم رهبری و اشاره ی ایشان بر لزوم معرفی الگو های هویت ساز ملی ، باز آفرینی شخصیت های شهدا و تاکید بر موضوع دفاع مقدس ، تشکیل شده و اقدام به جمع آوری و ثبت و ضبط خاطرات شهدای دفاع مقدس به شیوه ای متفاوت از […]
شهید صمد و محمود گلزاری دو برادر بودند . حاج محمود که روحش شاد ، یکی از انسان هایی بود که من احساس نمی کردم روی زمین زندگی می کند. ایشان در چهره شناسی بی نظیر بود و به شهید قدوسی در کارها کمک می کرد. ایشان را به گمرک باکو فرستادند ، که کل […]
امروز در نقل خاطرات و روایت ها به دویدن در میدان مین خیلی تأکید می کنند و همچنین خاطراتی با موضوع خوابیدن و غلط زدن رزمنده ها در میدان مین . بنده ادعائی ندارم اما به عوان کسی که حداقل نزدیک 5 الی 6 سال در مجموعه گردان تخریب لشکر حضرت سید الشهدا ، رزمندگی […]
بنام خدا این پست در حال تکمیل است . یکی از اهداف بلند مدتی که گروه خالدین دنبال میکند موضوع مقابله با تحریف دفاع مقدس است . متاسفانه سانسور هایی که بعضی دوستان ناآگاه در خصوص واقعیات جبهه ی حق اجرا کرده اند موجب شده است که تصویری غیر واقعی و توهمی درباره ی شهدا […]
ایدهی تاسیس گروه خالدین: پاسداری از قلههای دفاع مقدس ایدهی تاسیس گروه تحقیقاتی خالدین مبتنی بر فرمایش مقام معظم رهبری، حضرت امام خامنهای (مدظلهالعالی) است که فرمودند: “تا پنجاه سال دیگر هم باید روی قلهی دفاع مقدس کار شود.” این سخن راهبردی، اهمیت استمرار در مستندسازی و ترویج ارزشهای دفاع مقدس را برای نسلهای آینده […]
پاییز سال ۱۳۶۲ بود و مثل سال های گذشته عاشورای حسینی فرا رسیده بود. شور و شوق آزادگان دربند برای عزاداری سالار شهیدان و یاران باوفایش در خانهٔ دشمن بعثی حال و هوای دیگری داشت. از یکی دو هفته قبل از محرم، برادران به فکر زمینهسازی اجرای مراسم افتادند. ابتدا به مسئولان آسایشگاهها اعلام کردند […]
حدوداً ۳۰۰۰ اسیر بودیم که همه مفقودالاثر بودیم و بدون اطلاع صلیب سرخ در اردوگاه عراق نگهداری میشدیم و هیچ نهادی از وجود ما اطلاع نداشت، نه ایرانیان و نه خانوادههایمان و نه صلیب سرخ. شاید یکی از دلایل اطلاعرسانی نکردن عراق در خصوص تعداد و نام اسرا این بود که میخواست در مواقع اضطراری […]
دو روز بعد از عملیات «کربلای ۴» اسیر شدم و طی این مدت لا به لای نیهای منطقه شلمچه مخفی شده بودم. قرار بود که در فرصت مناسب به خط خودمان برگردیم. بنا شد با سه نفر دیگر از بچه ها که همگی مجروح بودیم، از طریق معبر که توسط تخریب چیان باز شده بود، […]