ما یک شهیدی داشتیم به نام شهید حسین کاشانی . ایشان در عملیات خیبر مسئول تدارکات بود و نکته خیلی ظریفی را برای بچه ها انجام می داد .
بعضی گردان ها وقتی برای تدارکات آمار می دادند حدود ده نفری را اضافه می گفتند . مثلا غذا که می خواستند بگیرند ، اگر بیست نفر بودند می گفتند سی نفر هستند که کسی گرسنه نماند .
اما شهید حسین کاشانی آمار را دقیق و به روز می داد . اگر در روز پنج نفر از بچه ها به ماموریت اعزام می شدند ، در آن روز آن پنج نفر را از آمار کسر می کرد .
خدا رحمت کند حاج آقای براتی مسئول تدارکات لشگر بود . یک روز رفتیم که جیره جنگی بگیریم ، جیره جنگی شامل تن ماهی و شکلات بود . شهید حسین کاشانی طبق آمار نفراتی که در گردان بودند آمار داد . آن بنده خدایی که جنس ها را تحویل می داد ، هر کس می گفت : شصت نفریم ، خودش ده نفر را کم می کرد و جیره را می داد . جیره ی ما را هم همینطوری حساب کرد .
شهید حسین کاشانی گفت : من آماری که به شما دادم دقیق بود . شما چرا ده تا کم کردید؟ آقای براتی که مسئول تدارکات کل بود گفت : چه کسی سرو صدا می کند ؟ از پشت دیوار بیرون آمد و تا من را دید گفت : بچه های حاج عبدالله هستند ؟!
مرحوم براتی به برادری که جیره ها را تحویل میداد گفت : من کاری با گردان های دیگر ندارم اما بچه های حاج عبدالله هر چیزی که خواستند عین همان را می دهی ! تنها گردانی که آمار را دقیق می دهد گردان تخریب است و دیگر هم نبینم بچه های حاج عبدالله را اینجا معطل کنی .