• امروز : پنجشنبه, ۱۳ آذر , ۱۴۰۴

تاریخچه شکل‌گیری بهائیت؛ از شیخیه و بابیه تا ظهور بهاءالله

تاریخچه شکل‌گیری بهائیت؛ از شیخیه و بابیه تا ظهور بهاءالله

« فرقه شیخیه » ریشه اصلی بهائیت ریشه اصلی بهائیت را باید در فرقه ای با نام « شیخیه » جست و جو کرد این فرقه توسط فردی با نام شیخ احمد احسائی پایه گذاری شد. شیخ احمد ، در سال ۱۱۷۵ ه.ق و به قولی ۱۱۶۶ ه.ق در آبادی احساء واقع در کشور عربستان […]

« فرقه شیخیه » ریشه اصلی بهائیت

ریشه اصلی بهائیت را باید در فرقه ای با نام « شیخیه » جست و جو کرد این فرقه توسط فردی با نام شیخ احمد احسائی پایه گذاری شد.

شیخ احمد ، در سال ۱۱۷۵ ه.ق و به قولی ۱۱۶۶ ه.ق در آبادی احساء واقع در کشور عربستان کنونی بدنیا آمد ، پس از تحصیلات اولیه با فرقه صوفیه رابطه پیدا کرد و کم کم روحیه صوفیه گر ی در او پیدا شد .

او بر اساس پیشینه فکری صوفی منشی در عین حال که شیعه بوداعتقاد بر ۴ اصل داشت که عبارت بودند از:

1- خدا ۲- پیامبر ۳- امام ۴- باب امام (واسطه بین امام ومردم) او مدعی شد که من نائب و باب خاص امام زمان هستم و در اواخر عمر یکی از شاگردانش به نام سید کاظم رشتی را جانشین خود معرفی کرد.

بهائیت

یکی از مدعیان جانشینی سید کاظم رشتی، علی محمد شیرازی معروف به سید باب بود او در روز اول محرم ۱۲۳۵ ه.ق در شیراز متولد شد . پدرش در سن کودکی او از دنیا رفت و او تحت کفالت مادرش فاطمه بگم و دایی خود سید علی درآمد.او توسط دایی اش در سن کودکی به مکتب شیخ محمد عابد که او نیز شیخی مسلک بود فرستاده شد ولی پیروان باب برخلاف مدارک بسیار زیادی اصرار دارند او را درس نخوانده و اُمّی قلمداد کنند. او در سن ۱۹ سالگی همراه دایی اش به بوشهر و از آنجا عازم کربلا شدو در کلاس درس سید کاظم رشتی شرکت نمود بعداز مدتی به شیراز بازگشت و در شب جمعه ۵ جمادی الاول ۱۲۶۰ ه.ق در ۲۵ سالگی ادعای بابیت کرد ، که اين زمان بعنوان مبداء تاريخ بابيان موسوم به «تاريخ بديع» شمرده مي‌شود، و در 27 شعبان 1266/ 9 ژوئيه 1850 به قتل رسيد.

او ابتدا خود را «باب امام زمان» (عج) خواند، سپس خود امام زمان و سرانجام مدعي نسخ اسلام و نزول ديني جديد شد. از اينرو، مسلمانان، حتي اهل تسنن، بهائيان را جزو فرق اسلامي بشمار نمي‌آورند.

باب در 27 شعبان 1266 هجری قمری در تبریز با درایت قاطعانه مرحوم امیر کبیر اعدام گشته و فتنه بابیان موقتا خاموش شد.

شورش‌هاي بابيان اوّليه در نخستين سال سلطنت ناصرالدين شاه و صدارت ميرزا تقي خان اميرکبير، خوش‌نام‌ترين وزير تاريخ معاصر ايران، در کنار شورش‌هاي بزرگ و کوچک محلي که اندکي پيش يا پس از مرگ محمد شاه ( ششم شوال 1264/ 4 سپتامبر 1848 ) سراسر ايران را فراگرفت، و بزرگترين‌شان شورش محمدحسن خان سالار در خراسان بود، بخشي از سناريوي ايجاد آشوب در ايران با هدف متزلزل کردن حکومت مرکزي بود.

اميرکبير با تدبير يا سرکوب قاطع اين شورش‌ها را مهار و خاموش کرد. فريدون آدميت، که در ميان محققين فوق در زمينه بابي‌گري صاحبنظرترين است، سرکوب قاطع شورش‌ بابيان را از افتخارات کارنامه امير مي‌داند. اين فتنه با درايت و قاطعيت اميرکبير فرونشانده شد و به تبع آن در 27 شعبان 1277 علي‌محمد باب نيز، به دستور امير، در ميدان ارگ تبريز تيرباران شد.

پس از سرکوب فتنه باب ، این فرقه ضاله به يک فرقه مخفي تروريستي بدل شدند و نام خود را بعنوان« بنيانگذاران تروريسم جديد» در تاريخ ايران ثبت کردند. نقشه ترور شاه و اميرکبير و امام جمعه از توطئه‌هايي بود که کشف شد.

مرگ باب باعث دعوای میان دو تن از مدعیان جانشینی او شد ، این اختلاف میان به درگیری های خونین دو مدعی انجامید ، یکی از آنان ميرزا حسينعلي نوري و دیگری برادر او ، ميرزا يحيي صبح ازل بود.

علی محمد باب طبق وصیتش میرزا یحیی معروف به صبح ازل را جانشین خود قرار داده و وظیفه تکمیل کتاب بیان را به او محوّل کرده بود.میرزا یحیی و حسینعلی بهاء دو برادر بودند و پس از اعدام باب حسینعلی تا مدت ها خود را از پیروان میرزا یحیی می دانست تا اینکه در مدت اقامت در ادرنه اختلافاتی میان دو برادر بوجود آمد و آتش کدورت بین آنها شعله ور شد و سرچشمه این اختلافات چیزی نبود جز ریاست. بالاخره در سال چهارم اقامت در ادرنه در سال ۱۲۸۹ ه.ق حسینعلی بها ادعای جانشینی باب را کرد و همین منجر به جدایی و دو دستگی دو برادر و پیروان آنها شد.پیروان میرزا یحیی (صبح ازل) به ازلیه و پیروان حسینعلی بهاء به بهائیه نامیده شدند.

پس از تیرباران باب، پیروانش که به «بابی» مشهور بودند بر طبق بیانات باب در کتاب بیان به دنبال مظهر ظهور بعدی که در این کتاب به «ظهور من یظهره الله» اشاره شده‌است، گشتند.آنها در ابتدا از میرزا یحیی نوری که باب به او لقب صبح ازل داده بود پیروی میکردند ولی پس از چندی در سال ۱۸۶۳ میرزا حسینعلی نوری (بهاءالله) که سمت معاونت برادرش را داشت از او برید و خود را من یظهره‌الله معرفی کرد.دولت عثمانی هم از بیم جنگ میان دو فرقه میرزا یحیی و اتباعش را به قبرس و میرزا حسینعلی و یارانش را به عکا تبعید کرد. میرزا یحیی از آن پس فعالیت چندانی نشان نداد و فشار و تبلیغات بهائیان اندک اندک او و یارانش را به فراموشی افکند. اما حسینعلی که خود را بهاء الله می خواند به فعالیت شدیدی دست زد و بهائیت را پدید آورد.

لینک کوتاه : https://khaledin.com/?p=7285

برچسب ها

بیشتر بخوانید

13فروردین
کمک بهائیان به تشکیل اسرائیل و همراهی با دروغ سرزمین موعود

ثبت دیدگاه

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.