• امروز : چهارشنبه, ۵ آذر , ۱۴۰۴
شهید حمیدرضا علیپور

نه میجوشید ، نه میگفت ، نه میخندید

نه میجوشید ، نه میگفت ، نه میخندید

شهید حمیدرضا علیپور ، یه شخصیت جدی ، اهل مراقبه واهل ذکر بود . نزدیک غروب که میشد یه گوشه ای توی محوطه ی گردان حضرت زینب می نشست . همیشه این موقع ها در حال ذکر گفتن بود و خلوتی با خدا داشت. اشکی داشت، حالی داشت . شهید علیپور نه با بچه ها […]

شهید حمیدرضا علیپور ، یه شخصیت جدی ، اهل مراقبه واهل ذکر بود . نزدیک غروب که میشد یه گوشه ای توی محوطه ی گردان حضرت زینب می نشست .
همیشه این موقع ها در حال ذکر گفتن بود و خلوتی با خدا داشت. اشکی داشت، حالی داشت .
شهید علیپور نه با بچه ها میجوشید و نه می گفت ومی خندید. یه مدتی که گذشت ، ما با هم رفیق شدیم بعد دیدیم که رفتارش تغییر کرد و می گفت و می خندید.
بهش گفتم که برادر علی پور ! اوایل اصلا نه حرف میزدی، نه می جوشیدی ولی الان دیگه به قول امروزی ها یخت باز شده !؟
به عنوان یه چیز خیلی بدیهی می گفت : خوب آره دیگه ! اولش که آدم نمیتونه باید انس بگیره !
شهید علیپور جزو بچه هایی بود که بالاخره من باهاش یه نشست و برخواست و گفت وگو داشتم واز امواج معنوی ایشون بهره مند میشدم . ادم اهل ذکر و توجهی بود.

لینک کوتاه : https://khaledin.com/?p=3439

بیشتر بخوانید

15شهریور
خاطرات حاج مسعود میسوری از شهید حاج امیر یشلاقی
شجاعت و نبوغ در عملیات‌های دفاع مقدس

خاطرات حاج مسعود میسوری از شهید حاج امیر یشلاقی

10شهریور
مجروحیت های شهید حاج قاسم اصغری
حاج قاسم از آن پس لنگان لنگان راه می‌رفت

مجروحیت های شهید حاج قاسم اصغری

ثبت دیدگاه

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.