• امروز : پنجشنبه, ۶ دی , ۱۴۰۳
خاطره ای از شهید صاحبعلی نباتی

شهید نباتی معمولا آدم حاضر جوابی بود

  • کد خبر : 5093
شهید نباتی معمولا آدم حاضر جوابی بود

من و شهید صاحب علی نباتی در یک چادر بودیم . فکر می کنم شهید نباتی مسئول دسته ی ما بود . ایشان یک چهره ی بخصوصی داشت . یعنی تیپش ، ظاهرش و میمیک صورتش و موهایش یک تیپ ظاهری متفاوتی از همه داشت . اخلاق بخصوصی هم داشت . در عین حال که […]

من و شهید صاحب علی نباتی در یک چادر بودیم . فکر می کنم شهید نباتی مسئول دسته ی ما بود . ایشان یک چهره ی بخصوصی داشت . یعنی تیپش ، ظاهرش و میمیک صورتش و موهایش یک تیپ ظاهری متفاوتی از همه داشت . اخلاق بخصوصی هم داشت . در عین حال که یک مطلبی را کاملا جدی می گفت ولی در عین حال معلوم بود دارد شوخی می کند و اصلا جدی نیست . یک سری شوخی های خاص خودش را داشت . برای خودش شوخی می کرد . متلک هایی هم به این و آن می انداخت . یک بار یادم است که یک کاری کرد . راننده ای بود که به گردان ما آمده بود تا آب خالی کند . ما در مقر شهیدکهن بودیم و با شهید نباتی در حسینیه نشسته بودیم . آقایی آمد و آب را خالی کرد ، راننده تانکر بود . انگار خسته بود و وقتی که آمد دراز کشید و در خواب دمر شد . آن موقع ها یک شوخی بین بچه ها رایج بود که اگر کسی دمر می خوابید ، بچه ها می رفتند و می گفتند که فول خوابیدی! پاشو . یا به پهلوی راست بخواب ، یا به چپ بخواب یا به پشت بخواب . می گفتند خوابیدن بصورت دمر ، خوابیدن شیطان است و یک همیچین چیزهایی …
شهید نباتی رفت و این بنده خدا را بیدار کرد . گفت حاج آقا حاج آقا بلند بشو . صدای شهید نباتی هم خیلی بلند و رسا بود . گفت حاج آقا فول خوابیدی .

آقا! این بنده خدا بلند شد و شروع کرد بد و بیراه گفتن به این آقای نباتی . من ندیده بودم که شهید نباتی در اینجور مواقع کم بیاورد . شهید نباتی معمولا آدم حاضر جوابی بود یعنی اگر کسی چیزی می گفت ، ایشان سریع جواب می داد و کم نمی آورد . راننده ی بنده خدا خیلی ناراحت شد که از خواب بلند شده است . شهید نباتی خیلی ازشون معذرت خواهی کرد .

سید محمد بچه های گردان را به دوره های آموزشی اعزام کرد

شهید صاحبعلی نباتی یک حالات خاصی داشت ، حرکاتی از خودش در می آورد . مثل اینکه کسی را بخواهند بترسانند و از این کارهایی به این صورت . خیلی روحیه شادی داشت ، خیلی روحیه جنگنده ای داشت . در آن چادر با دیدن ایشان آدم قوت قلب می گرفت و ما خدا را شکر میکردیم که ایشان با ما هست .

لینک کوتاه : https://khaledin.com/?p=5093
  • نویسنده : حاج ذبیح الله کریمی
  • منبع : خالدین

خاطرات مشابه

04دی
عشق و اطاعت رزمنده ها از حاج قاسم بدلیل اخلاصش بود
این اطاعت از سر عشق بود، نه اجبار

عشق و اطاعت رزمنده ها از حاج قاسم بدلیل اخلاصش بود

02دی
نمیتوانستم جای خالی حاج عبدالله را تحمل کنم
نمی‌توانم حالات و شخصیت حاج عبدالله را توصیف کنم، اما...

نمیتوانستم جای خالی حاج عبدالله را تحمل کنم

ثبت دیدگاه

با گروه تحقیقاتی خالدین همراه شوید

سلام!
من پژوهشگر فرهنگ ایثار و شهادت و تاریخ معاصر هستم...

هر روز از شهدای دفاع مقدس ، شهدای دفاع از حرم و شهدای امنیت و اقتدار، ببینید وبخوانید و بشنوید ...

کانال خالدین، یک آغاز برای شروع رفاقت با شهداست...

هر روز از شهدا ببینید و بخوانید و لذت ببرید

برنامه غذایی

رایگان

برای شما!

متشکرم!


Fatal error: Uncaught TypeError: strtoupper() expects parameter 1 to be string, null given in /home/jawahers/domains/khaledin.com/public_html/wp-content/plugins/wp-rocket/inc/Engine/Optimization/LazyRenderContent/Frontend/Processor/Dom.php:145 Stack trace: #0 /home/jawahers/domains/khaledin.com/public_html/wp-content/plugins/wp-rocket/inc/Engine/Optimization/LazyRenderContent/Frontend/Processor/Dom.php(145): strtoupper(NULL) #1 /home/jawahers/domains/khaledin.com/public_html/wp-content/plugins/wp-rocket/inc/Engine/Optimization/LazyRenderContent/Frontend/Processor/Dom.php(107): WP_Rocket\Engine\Optimization\LazyRenderContent\Frontend\Processor\Dom->add_hash_to_element(Object(DOMElement), 2, '<!DOCTYPE html>...') #2 /home/jawahers/domains/khaledin.com/public_html/wp-content/plugins/wp-rocket/inc/Engine/Optimization/LazyRenderContent/Frontend/Controller.php(155): WP_Rocket\Engine\Optimization\LazyRenderContent\Frontend\Processor\Dom->add_hashes('<!DOCTYPE html>...') #3 /home/jawahers/domains/khaledin.com/public_html/wp-conte in /home/jawahers/domains/khaledin.com/public_html/wp-content/plugins/wp-rocket/inc/Engine/Optimization/LazyRenderContent/Frontend/Processor/Dom.php on line 145