عملیات بیت المقدس دو به روایت حاج احمد حسین خانی به معلممان متلک میگویند و من وجدانم قبول نمیکند عملیات والفجر یک به روایت حاج داوود پاداشی یک بار که من مکبری می کردم شما بگوئید بروند بجنگند ، تجهیزات را خدا میرساند سنگری درست کردیم که انگار می خواهیم دویست سال در آن بمانیم خیلی خالصانه و مخفی و پنهان دنبال معنویات بود راوی و رزمنده دفاع مقدس حاج سیدمحمود سیدمرتضی
بعد از عملیات کربلای یک ، یادم هست که ما چند وقت از قلاجه رفتیم و بعد مجدد برگشتیم . ما چند نفر بودیم که می رفتیم در زاغه می خوابیدیم . یک زاغه ای داشتیم در قلاجه به این صورت که چادر زدیم بودیم و مهمات را با فاصله از بچه ها نگهداری می […]