اولین دیدار و آشنایی با شهید حاج عبدالله نوریان
حسرتی که شهید سید مهدی اعتصامی به دل ما گذاشت
روزی که با شهید علیرضا پیکاری قهر کردم
اعتراف تاریخی لیبرمن به شکست اسرائیل در برابر مقاومت فلسطین
تور کربلا به سبک شهید مرتضی عطایی
شهید محمود گلزاری برای ما مثل یک پدر و برادر بود
حاج عبدالله گفت اگه خواستی خلوت کنی به این اتاق بیا
روزی که شهید برونسی ، داماد صدام را دستگیر کرد
ما اسیری 15 ساله به اسم امیر شاهپسندی داشتیم. امیر را به مقر، پیش نقیب محمد بردند. نقیب یعنی ستوان و سه تا ستاره دارد. امیر 15 ساله را به علت یک اتفاقی که در اردوگاه افتاده بود به مقر بردند. قرعه به نام او افتاده بود که ببرند، بپرسند که باعث اتفاقات چه کسی […]
به نام خدا قبل از خاطرات مربوط به اردوگاه موصل ابتدا دو خاطره برای شما می گویم در منطقه که ما بودیم هشت سنگر در عقب وجود داشت و دو سنگر به فاصله 200 متر جلوتر که سنگر ی که ما در آن مستقر بودیم جلو زیر دیدگاه عراقی ها بود و سنگر از همه […]
بسم الله الرحمن الرحیم به یاد شهدا و به یاد امام شهدا بنده جواد رجبی متولد سال 1345 اعزامی از لشکر 21 حمزه به منطقه بودم دوران آموزشی در لجستیک تهران بودیم میدان حر یک هفته آن جا بودم وبعد از یک هفته به مشهد مقدس اعزام شدیم. دوران آموزشی کلاً در اردوگاه 541 مشهد […]