حاج عبدالله نمی گذاشت بحث های بی خودی به گردان بیاید
تو ازدواج کن! شغلت پای من…
مشکل سوریه این است که (همت) و (خرازی) ندارد
نامه امام به كوفيان پس از نزول در سرزمين كربلا
مانور عملیات ام الرصاص به روایت حاج علی اکبر جعفری
آن قدر تمرین کرده بود که خودشکنی برایش آسان شده بود
روزی که شهید حاج قاسم اصغری با صدای بلند گفت : اینجا قتلگاه منه و این بار شهید میشم
از شهادت شهید پیام شریفی تا مخابره خبر شهادت من
در رابطه با والفجر یک من همیشه وقتی خاطراتش رو یادم میومد حالم گرفته میشد بخاطر بچه هایی که شهید شدن و اتفاقایی که افتاد . من لشکربیست و هفت و لشکر عاشورا و لشکر سیدالشهدا رو دیدم که تلفاتمون وحشت ناک بود . منطقه عملیاتی به دو قسمت تقسیم میشد : تپه هایی که […]
در قلاجه بودیم قبل از کربلای یک ، تازه به گردان آمده بود. شهید حاج رسول فیروزبحت هم آنجا بود . مدتی قبل سر یک ماجرایی عذرش را از گردان خواسته بودند. آن ماجرا هم چیز خاصی نبود. یک شوخی کرده بود و بعضی ها را اذیت کرده بود. دلخور شده بود و رفته بود […]