پیراهنی که هنگام شهادت ، بر تن شهید حاج رسول بود پیکر شهیدی که بعد از چهارده سال ، سالم پیدا شد حاج حسین بداغی قرار شد تا زمانی که صدام زنده است حرفی از علی هاشمی نزنیم عملیات کربلای پنج؛ سنگینترین و گستردهترین عملیات دفاع مقدس نباید به مارکس توهین کنیم با همان لباس پاسداری که به او یادگاری داده بودم شهید شد ماجرای سوختن پای شهید هادی مهین بابایی
یک روز آقای نوری، فرمانده لشکر، به مقر ما آمد. مقر ما در یک مدرسه بود. آقای نوری گفت که آقای چمران سلام رساندهاند و گفتهاند: “ده پانزده نفر از این بچههای چریکتان را به من بدهید.” ما حدود ۲۰ نفر بودیم؛ ترکیبی از بچههای تبریز، تهران، و شهرهای دیگر. اینطور نبود که از هم […]