خداوند خریدار جانها و تلاشها و مجاهدت هاست
روحیه ی بچه های گردان تخریب به روایت حاج حسن نسیمی
ما فقط و فقط باید دنبال غربیها راه بیفتیم و به هرچه آنها میگویند عمل کنیم
نصف موهایش را زدیم و گفتیم ماشین اصلاح خراب شده
بشتابید که وقت جبران زیان ها هم نیست
من دوست دارم تیر به گلویم بخورد و شهید شوم
عملیات کربلای پنج؛ سنگینترین و گستردهترین عملیات دفاع مقدس
حاج رسول از من خواست برای شهادتش دعا کنم
در عملیات والفجر یک ، ما مأمور شدیم به واحد مهندسی رزمی برویم . عراق به قدری آتش میریخت که امکان انجام ماموریت وجود نداشت . یک لودر بزرگ آنجا بود که بیلش را بلند کرد و ما رفتیم زیر بیلش تا از گزند ترکش مصون بمانیم . صبح شده بود و ماموریت ما انجام […]
تنها تصویری که از شهید حافظ خدایاری در ذهن دارم مربوط به زمانیست که تازه رفته بودیم به منطقه چنانه و آنجا مستقر شده بودیم . یک شلوارهایی به ما داده بودند که معروف بود به شلوارهای استتار جنگلی . بعدا جزء لباس های خاکی شد . معمولا به کسانی که تازه اعزام می شدند […]
خاصیت کوه های سنندج این بود که زمستوناش سرما و برف وحشت ناکی داشت . عملیات های ماهم طوری بود که وقتی میخواستیم بریم دم غروب حرکت میکردیم و سر شب میرسیدیم چون از روستا میرفتیم… شهید عبدالحمید شاه حسینی جزو معدود نیروهای آزاد لشکر بود و هرجا که نیرو نیاز داشتن میرفت و به […]