عملیات والفجر هشت به روایت حاج مسعود میسوری (قسمت اول)
چه کسی شبانه لباس های رزمنده ها را میشوید و پهن میکند ؟
اعتراض به نظرات خاص رهبری، ضدیت با رهبری نیست البته دشمنی نباید کرد …
امروز، با پدرم مسلم و گروهى از شهدا ديدار خواهم كرد
در ابتدای هر کار بسم الله الرحمن الرحیم را فراموش نکن
پسته ای که روی زمین افتاده بود
اگر خوش داری که در درجات والای بهشت با ما باشی پس محزون و اندوهگین باش در حزن و اندوه ما
با کدام معیار خون جوانان را نادیده میگیرید و با ملت به جنگ اعصاب برخواسته اید؟
یکی از شهدایی که برای من بسیار شاخص بود، شهید معمارزاده بود. تا جایی که من به خاطر دارم، او را به نام حسین میشناختیم، اما بعدها که با دوستانم صحبت میکردیم، فهمیدم که نام اصلیاش سیامک بوده است. شهید معماریان دانشجوی انگلستان بود و فردی تحصیلکرده و بافضیلت محسوب میشد. محاسن او تازه درآمده […]
معمولا رسم بود که بعد از عملیات ها ، قرار می گذاشتیم که وقتی برای مرخصی به تهران آمدیم ، برویم و به خانواده های شهدا سر بزنیم . بعد از شهادت شهید سیامک معماز زاده هم همینطور شد . قرار گذاشتیم و در دو راهی دزاشیب جمع شدیم . من بودم و حاج عبدالله […]
شهید سیامک (حسین) معمارزاده بچه ی بالاشهر بود . خونه پدریش توی محله تجریش تهران بود . خانواده اش از نظر مالی مرفه بودن . البته مرفه از دیدگاه من . فکر میکنم تنها پسر خانواده بود . درس خونده هم بود چون یه روز رفتیم خونشون ، پدرش خیلی اصرار میکرد که این پسر […]