آن کسى که مرا آورده خودش هم مرا به عملیات مى برد
راننده کامیونی که پاگیر جبهه های جنگ شد…
فرمانده لشکر ده هزار نفری به من گفت میتوانی یک دسته نیرو به من قرض بدهی؟
برای دوستان شهیدم اشک بریزید چون اینجا کسی نیست برای آنها گریه کند
راوی و رزمنده گردان تخریب حاج اسماعیل گوهری
حفظ فضای معنوی در گردان ، مهم ترین دغدغه ی شهید زینال حسینی
رضا شاه کبیر یا قصاب لرستان ؟!
عملیات بیت المقدس به روایت حاج احمد حسین خانی
بستری شد پدر و پسر رزمنده در یک اتاق در یکی از بیمارستان هایی که مجروح های جبهه رو میاوردن، یک پیرمرد به نام حاج کریم بستری شده بود. روی تخت کناریش هم، یک جوان خوش سیما خوابیده بود که خنده از لب هاش نمی افتاد. از محبتی که بینشون بود معلوم میشد که پدر […]
بسم الله الرحمن الرحیم اینجانب کمال اسماعیلی از نیروهای لشکر 14 امام حسین (ع) در زمان دفاع مقدس هستم . می خواهم یک خاطره ی شیرینی از شهید خرازی برای شنوندگان عزیز عرض کنم . در عملیات والفجر هشت ما ابتدا سمت کارخانه نمک عملیات انجام دادیم بعد به دلیل مسائل نظامی لشکر امد سمت […]