پیراهنی که هنگام شهادت ، بر تن شهید حاج رسول بود پشت پرده ی ضبط خاطرات شهدا به روایت رزمنده دفاع مقدس بزرگ مردی که در راه تبلیغ دین تلاش های بسزایی کرد شهید محسن چهاردولی و شرح مناجات شعبانیه یک دقیقه مانده تا قیامت ، دیگه هرچی بود تموم شد بیا در خدمت باشیم هیچ کس باورش نمی شد اما من میدانم خاری که بر دست شهید حمیدرضا دادو نشست باید میرفتید جنوب لبنان را میدیدید
یک روز آقای نوری، فرمانده لشکر، به مقر ما آمد. مقر ما در یک مدرسه بود. آقای نوری گفت که آقای چمران سلام رساندهاند و گفتهاند: “ده پانزده نفر از این بچههای چریکتان را به من بدهید.” ما حدود ۲۰ نفر بودیم؛ ترکیبی از بچههای تبریز، تهران، و شهرهای دیگر. اینطور نبود که از هم […]