ای فرزند آدم آیا کسی جز من توانائی اینکار را دارد
ماجرای دعای پیامبر برای اهل بیتش به روایت عبدالله بن عباس بن عبدالمطلب
شهید حاج قاسم اصغری اینگونه خاطره تعریف میکرد
شهید مجلس، آقا سید مهدی تقوی
نامه امام به كوفيان پس از نزول در سرزمين كربلا
هیچ قطرهای از خونی كه در راه خدا ریخته شود ، بهتر نیست
نه میجوشید ، نه میگفت ، نه میخندید
از تظاهرات مقابل کاخ سفید تا شهادت در دهلاویه
سال ۱۳۶۳ یا ۱۳۶۴ ، زمانی که ما در پادگان ابوذر واقع در سر پل ذهاب بودیم ، ماجراهای جالب توجهی برایمان رقم خورد . یکی از این ماجرا ها از این قرار بود که ما بچه های تخریب که در یک ساختمان مستقر بودیم و یک زمانی بحث آموزش های دفاعی و رزمی مطرح […]
سال 1363 بود زیر قله بازی دراز دو الی سه تا میدان مین بود. بچه دها را برای پاکسازی بردند. یک مقدار مین جلوی عراق گذاشته بودند برای ترمیم آن میدان. ما مرتباً از پادگان ابوذر که می رفتیم مسیر طولانی بود. اگر مسیر جاده ای را می رفتیم باید تا باختران می رفتیم و […]
نیروهایی که بعد از عملیات برای مرخصی رفته بودند یکی یکی برگشتد و جمع شدند و همچنین یک سری نیروهای جدید هم آمده بودند. حاج عبداله هم شیمیایی شده بود و برای درمان به تهران رفته بود. ما در گردان بودیم که یک روز دیدم یک فرد خیلی ساده آمد و نشست جلو و ما […]