نمیدانم من بیشتر احمد را دوست داشتم یا او اكنون متوجه شدهام آمريكاييها ناسپاس و نامرد هستند ماجرای سوختن پای شهید هادی مهین بابایی عباس همه ی فن های کشتی را روی من پیاده میکرد معبر گردان تخریب در عملیات کربلای پنج به روایت حاج ناصر اسماعیل یزدی چادر و دسته ی کودکستان به روایت حاج اسدالله سلیمانی فرماندهی که با غم نیروهایش غمگین و با شادیشان شاد میشد با همان لباس پاسداری که به او یادگاری داده بودم شهید شد
«بسم الله الرحمن الرحیم فوق کل ذی برٍ برٌ حتی یقتل الرجل فی سیبل الله فاذا قتلوا فی سیبل الله فلیس فوقه بر بالا دست هر نیکی، نیکی دیگری است تا آن که بنده در راه خدا، به شهادت برسد. پس همین که در راه خدا شهید شد پس دیگر بالای آن نیکی دیگری نیست. […]