تقابل اسطوره ها و شرّ و شیطون های گردان تخریب به روایت حاج مسعود میسوری راننده کامیونی که پاگیر جبهه های جنگ شد… عملیات برای نگهداری خط مقدم تقویت همزمان توانمندی های نظامی و روحیه معنوی نمایشنامه کوتاه خاطره (برادر داوود ! یک یا حسین دیگه بگی رسیدیم) هیچ وقت نگفت که نمی شود و نمی توانم ماجرای لبخند زدن امام رضا ع به مردی که در حال احتضار بود شهدای ما برای حفظ ناموس و حفظ اسلام شهید شدند
یک روحیات خاص معنوی آن جا بود. حاج عبداله در تقسیم نیروها روحیاتی که به هم می خورد را جدا می کردند. این ها بین 15 تا 17 سال بودند. سه الی چهار نفر هم شهید شدند. برادر ممقانی هم شلوغ و شوخ بود. ادای بختیار و ادای بنی صدر را درمی آورد. هر جا […]