شوخی به سبک شهید امیرمسعود تابش
دیدید که دست و پایم از هم جدا نشده بود
وقتی می دیدیمش احساس می کردیم حاج عبداله زنده شده است
بیان ماموریت یک نیروی تخریبچی در عملیات به روایت حاج حبیب فرخی
مجاهدان راه خدا رهبران اهل بهشتند
مسئول حمام ، شهید سلطانعلی معصومی
منشاء ، مبداء و مقصد راهپیمایی اربعین را بیشتر بشناسیم
جنگ خیلی دوام ندارد و ما هم ماندیم و محروم شدیم
عمامه ما آخوندها ، در زمان جنگ قصه هایی داشت. دشمن بر روی آن حساس بود و خیلی از مواقع ، به خصوص در جزیره ی مجنون که بچه ها مکالمات بیسیم بعثی ها را شنود می کردند ؛ وقتی آن ها ، مثلا یک روحانی که می آمد می گفتند امامشون آمده ، خمینی […]
یکی از شهدای مخلص گردان ما که همیشه سعی داشت ، محفیانه به بقیه خدمتی کرده باشد ؛ شهید علی اکبر طحانی بود . شهید طحانی آن زمان خبرنگار روزنامه جمهوری بوده و با آن ها ارتباط کاری داشت . با وجودی که سن و سالش از بیشتر بچه های گردان بالاتر بود اما بسیار […]
شهید علی اکبر طحانی بعد از شهادت برادرش علیرضا به گردان تخریب آمد . فکر می کنم خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی یا کیهان بود . یک دوربین داشت و دست به قلم خوبی هم بود . یک دفترچه خاطرات هم داشت که تمام خاطراتش را روزانه در آن می نوشت . علی اکبر از نظر […]