اولین دیدار و آشنایی با شهید حاج عبدالله نوریان
ما لشگر امام حسینیم، حسین وار هم باید بجنگیم
موشکی درست کرده بودند که میتوانست دژ را بشکافد
من آن مشروطه ای را میخواهم که عموم مسلمین میخواهند
سرنوشتی که نواب برای سوزاننده قرآن رقم زد
چادر اسطوره های گردان تخریب
گاهی غذای شهید مصطفی مبینی را میخوردیم
پسرک فلافل فروش
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ به پيشگاه حسين بن على امير المؤمنين عليهما السّلام ، از سليمان بن صرد خزاعى و مسيّب بن نجبة و رفاعة بن شدّاد و حبيب بن مظاهر و عبد اللَّه بن وائل و شيعيان ديگرش . سلام خدا بر تو ، ستايش مر خداى راست كه دشمن تو و پدرت را […]