من حلال کنم ؟ خدا حلالتان کند …
از شهادت شهید پیام شریفی تا مخابره خبر شهادت من
خلاصه کتاب ولایت فقیه امام خمینی رحمه الله علیه + pdf
نحوه تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به روایت جواد منصوری
همین کارت باعث میشه شهادتت عقب بیوفته….
امروز مدرسه دیر نشد
لیست تصویری شهدای گردان تخریب لشگر ده سیدالشهداء علیه السلام
اینجوری جذب پایگاه بسیج کهنز شدیم
سال 1364 نام من برای زیارت بیتاللهالحرام از طرف سپاه اعلام شد. شور و شعف خاصی سراپای وجودم را فراگرفت. وسایلم را آماده کردم و برای خداحافظی با اقوام، به نجفآباد رفتم. صبح روز بعد با خوشحالی به سمت تهران حرکت کردم. اما قبل از راهی شدن، برادر محسن رضایی با سفر بنده مخالفت نمود. […]
مهدی سال ۱۳۶۵ خواست که به جبهه برود اما به دلیل سن کم با او مخالفت کردم. عزم مهدی برای رفتن به جبهه بیش از اینها بود. او شناسنامهاش را دستکاری کرده بود تا بتواند به منطقه اعزام شود اما این کارش از من مخفی نماند وقتی فهمیدم بسیار ناراحت شدم و گفتم: حال که […]
بسمالله القاصم الجبارین چرا در راه خدا جهاد نمیكنید در صورتی كه جمعی ناتوان از مرد و زن و كودك شما در چنگال ظلم كافرانند. «و ما لكم لا تقاتلون فی سبیلالله و المستضعفین من الرجال و النساء والولدان و قاتلو هم حتی لاتكون فتنه و یكون الدین لله». بكشید كافران را تا بر كنده […]
در جریان عملیات والفجر 4 به دنبال تصرف ارتفاع 1866 شیخ تاجر، توسط گردان حبیب بن مظاهر، عباس کریمی، فرمانده تیپ 2 سلمان لشکر 27، بلافاصله در جمع نیروهای این گردان حضور یافت. همزمان با حضور کریمی در لبه جلویی منطقه نبرد، یک فروند هواپیمای میگ عراقی که برای بمباران مواضع رزمندگان لشکر 27 به […]
محمدرضا بچه شیرینی بود و از همان کودکی اخلاقهای خاصی داشت، به حجاب بسیار اهمیت میداد و مثل پدرم سختگیر بود. عید سال ۹۳ یکی از اقوام به افغاستان و شهر هرات آمد و سوغاتی مادر را به دستم داد. بسته را که باز کردم، دیدم پارچه سبزی داخل بسته است. با خودم گفتم مادرم […]
محمد ابراهیم همت در ۱۲ فروردین ۱۳۳۴ در شهرضای اصفهان به دنیا آمد. تحصیلات خود را در همان شهر به پایان رساند و در سال ۱۳۵۲ دیپلم گرفت. در همان سال وارد دانشسرای تربیت معلم اصفهان شد و در سال ۱۳۵۴ مدرک فوق دیپلم خود را اخذ کرد. ۲ سال بعد برای گذراندن خدمت سربازی […]
یادم هست محمودرضا در کلاس دوم دبیرستان؛ یک روز دفترچهای را که برای ثبت خاطرات شهدا بود و از بنیاد شهید گرفته بود، به خانه آورد. دو شهید را انتخاب کرده بود برای کار جمع آوری خاطرات؛ یکی شهید «عبدالمجید شریف زاده» که دانش آموز و هم محلهای بود و دیگری شهید «احد مقیمی» بیسیمچی […]
بایستی کاری کنیم که مردم احساس کنند که دنبالهی راه اینها، راه نجات است؛ کما اینکه همین هم هست. اگر چنانچه یک کشوری که نفت دارد، معدن دارد، امکانات گوناگون دارد، جایگاه حسّاس جغرافیایی دارد، تنوّع عظیم اقلیمی دارد -مثل کشور ما با هشتاد میلیون جمعیّت- که مورد طمع قدرتها است، نتواند از خودش دفاع […]
در نامهای که شهید بیضایی در شب شهادت امیرالمؤمنین (ع) در ماه مبارک رمضان در در فضای ملکوتی بینالحرمین دو مظلومه، دو شهیده، خانم زینب کبری (س) و خانم رقیه (س) در سوریه خطاب به همسر گرامیاش نگاشته، آمده است: «باید به خودمان بقبولانیم که در این زمان به دنیا آمدهایم و شیعه هم به […]
محمودرضا شکسته بود خودش را و به راحتی می شکست خودش را . در این خصوصیت اخلاقی در اوج بود! بدون اغراق می گویم که به جز مقابل دشمن و آدم های زورگو ، مقابل همه ی بندگان خدا این جور بود؛ افتاده و متواضع و بی ادعا. آن قدر تمرین کرده بود که خودشکنی […]
«باارزشترین دارایی انسان، عمر و جان انسان است؛ حیف است که جان انسان با مرگ طبیعی از دست برود.» تکیه کلام علیرضا این جمله بود. میگفت: «خدایا تا پاکم نکردی خاکم نکن.» چندماه قبل از شهادت در دانشکده زرهی شیراز مشغول گذراندن دوره افسری بود. یک شب قرار شد همراه با همکارانش با ماشین شخصی […]
پارسال ( آبان۹۳) نزدیکای تولدش بود که بهم زنگ زد. گفت: مهرداد از دستت کمکی بر میاد؟؟ گفتم: چی ؟؟ گفت:کمک مالی گفتم:آخه به کی؟ گفت: تو دیگه کاریت نباشه گفتم حتما نیاز داره، یه مبلغی رو اومد و ازم گرفت. منم چون میدونستم که حتما واسه کار خیر میخواد دیگه نپرسیدم. یه روز دیگه […]
ایشان روحانی شوخ طبعی بود و مثل همه، عزیزانش را دوست داشت. من و فرزندانم نمی خواستیم او را از دست بدهیم به همسرم می گفتم شما طلبه هستید و مجاهدت دینی می کنید و همیشه به ایشان روایتی از پیامبر(ص) را می گفتم که قلم علما افضل و برتر از خون شهداست اما ایشان […]
شهید تمام زاده چندین مرتبه تلاش کرده بود از مسیر های مختلفی وارد سوریه شود و از حرم حضرت زینب(س) دفاع کند. شرایط خاص این منطقه طی ماه های اخیر به نحوی رقم می خورد که ورود به سوریه بسیار سخت شده بود. یکی از مشکلات پیش روی علی این بود که ایرانی بود و […]
اوایل که به سوریه آمده بودیم ارتباط گیری بسیار سخت بود. بعضی مواقع به دلیل بلد نبودن زبان، نزدیک بود جانمان را از دست بدهیم. یک شب از توی سنگر سوری ها بیرون رفتم. پشتمان باغ زیتون بود و 50 متر جلوتر از سنگر دشمن قرار داشت. آمدم عقب و می خواستم برگردم به سنگر […]
همسر شهید مدافع حرم ، علی زاده اکبر روایت میکند : من و علی قبل از ازدواج هیچ گونه آشنایی با هم نداشتیم و جالب است که واسطه وصلت بین ما هم شهدا شدند. همسرم قبل از ازدواج با بخش فرهنگی بنیاد شهید همکاری میکرد و از طریق کارمند بنیاد به خانواده ما معرفی شد. […]
خاطره یک سرباز … تابستون بود و من سرباز بودم. تو تیپ ۲۱ امام رضا (ع). جلوی اکثر گردانها تو تیپ یه باغچه هست که معمولا سبزی توش میکارن. سبزی های جلوی گردان تخریب خیلی تازه و خوب بود. قبل نهار رفتم که یه پاتکی بزنم! مشغول جمع کردن سبزی بودم که یه دفه یکی […]
خاطره ای از زبان همسر شهید مدافع حرم علیرضا بریری: اولین باری که حرف از رفتن و مدافع حرم شدن به میان آمد زمانی بود که بعد از 9 ماه اسمش برای اعزام در آمده بود. علیرضا 9 ماه قبل برای رفتن به سوریه ثبتنام کرده بود و کاملاً داوطلبانه برای دفاع از حرم رفت. […]
شهید محمد هادی ذوالفقاری، معروف به هادی ذوالفقاری در سال 1367 ، همزمان با سالروز شهادت امام هادی (ع) متولد شد و از همین رو نام او را هادی گذاشتند. او به حدی به امام هادی (ع) علاقه داشت که در شهر امام هادی (ع) یعنی سامراء به شهادت رسید. شهید محمد عادی ذوالفقاری به […]
بسم الله الرحمن الرحیم سلام اول حرفم را با یکی از اشعار حافظ که خیلی به آن علاقه دارم شروع می کنم درد عشقی کشیده ام که نپرس زهر هجری چشیده ام که مپرس گشته ام در جهان و آخر کار دلبری برگزیده ام که نپرس سوی من لب چه می گزی که مگو لب […]
قبل از عملیات خیبر به اتفاق حاج همت و چند نفر دیگر از بچهها وارد منطقه عملیاتی شدیم. نیروهای اطلاعات عملیات مشغول شناسایی بودند و کار برایشان به سبب هور و نیزاری بودن منطقه دشوار بود. از طرف دیگر، افراد بومی نیز در منطقه، وسط هور ساکن بودند و به ماهی گیری و کارهای دیگری […]
حوالی ساعت ده صبح به پیشنهاد شهید حاج ناصر اربابیان قرار شد خود ایشان و یکی از برادران به نزدیکی های محل استقرار دشمن بروند و اطلاعاتی کسب کنند . برادر مجتبی کوهی مقدم ترک موتوری که شهید حاج ناصر اربابیان روشن کرده بود نشست و این دو برادر برای گشت زنی و جمع آوری […]
با تعدادی از برادران تخریبچی ازجمله شهید علی اصغر صادقیان به گردان حضرت علی اکبر(ع) مامور شدیم. به محض اینکه سوار قایق ها شدیم نگرانی شدیدی وجودمان رو گرفت. هواکاملا روشن و مهتابی بود و بیم اون میرفت که برای غواصان خط شکن مشکل ایجاد شود . در همین نگرانی و اضطراب بودیم که به […]
حاج قاسم شب عملیات عاشورای ۳ کاری کرد کارستون.. حاج قاسم شب عملیات با یک تیم از بچه های تخریب مامور شدند برای بازگشایی معبر گردان علی اصغر علیه السلام. فرمانده گردان حضرت علی اصغر علیه السلام شهید حاج داوود آجرلو بود. شب عملیات پیشاپیش گردان حرکت کردند و وارد معبر شدند. معبر توی شیب […]
گزیده ی بیانات امام خامنه ای در دیدار شرکتکنندگان در هفدهمین اجلاس نماز هر انسانی در درون خود یک نفس سرکش دارد هر انسانی در درون خود یک نفس سرکش دارد، یک پیل مست که اگر مراقبش بودید، با چکش مرتب بر سر او کوبیدید، او شما را به هلاکت نخواهد انداخت؛ رفتار او کنترل […]