شهید مهدی ضیائی نسبت به بچه های گردان ، یک حس و حال و هوای دیگری داشت . میتوان گفت در فضای جنگ و جبهه ، از یک سنخ دیگری پرورش یافته بود . یک تعدادی از بچه ها را بین بچه ها داشتیم که اینها عمیق تر و تودار تر بودند و دنبال درک و شناخت بیشتر بودند . نجوا و ارتباط ویژه و خاصی با خدای متعال داشتند .
شهید ضیائی که علاوه بر مطالعه اهل نوشتن نیز بود ، بین خطوط کتاب ، مناجات می نوشت .
مناجات های قشنگی داشت و بچه معنوی و عمیقی بود . در عملیات نصر چهار من دیدم که یک لباس کار خیلی خوشگلی تن کرده و یک لباس طلبگی که سفید بود هم زیر آن پوشیده . به شوخی گفتم این برگش را می بندی که سفیدی معلوم نباشه ؟ گفت اره حاج آقا . این لباس مخصوص شب عملیاته ، من عطر می زنم نگه می دارم برای شب های عملیات . یک همچین روحیه ای داشتند . فردی فکور و کاری با این ویژگی ها بودند …